نایقلعه زادگاه زیبای من

نایقلعه زادگاه زیبای من

نایقلعه منطقه است زیبا و باستانی واقع در قره باغ غزنی افغانستان
نایقلعه زادگاه زیبای من

نایقلعه زادگاه زیبای من

نایقلعه منطقه است زیبا و باستانی واقع در قره باغ غزنی افغانستان

نوروز در نایقلعه و هزارجات

اداب و رسوم نایقلعه و مردم هزاره در شادی ها

جشن نوروزبه عنوان سنت پسندیده ملی در تاریخ و فرهنگ هزاره های افغانستان جایگاه پر ارجی دارد. واقعیت های زندگی انسانی و اجتماعی مردمان این سرزمین توآم با استفبال همیشگی شان از فصل بهار به مثابه کشت و کار و غرص نهال نوروز را همواره گرامی میدارند .

در نایقلعه و میان هزاره ها نوروز نشاط . شادی . و کار افرینی را برای کوهستان سرد هزارستان به ارمغان می اورد. ازین کحاظ جشن بزرگی به شمار میرود مردم از اواخر زمستان خانه تکانی میکنند خوراک و پوشاک های نوروزی فراهم میکنند و خود را برای استقبال از نوروز اماده میکنند . در روز عید همه لباس نو میپوشند به دید و باز دید و به زیارت ارامگاه بستگان و بزرگان میروند . میهمانان با شیرینی های سنتی پزیرایی میشوند

نوروز واژه یی است مرکب از دو جز و به معنی روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی گذارده میشود .

نوروز همیشه با طبیعت همراه بوده چنانچه بزرگان ادبی ما ازان همواره یاد کرده اند

امدت نوروز و امد جشن نوروزی فراز

کامگارا کار گیتی تازه از سر گیر باز

ای نو بهار عاشقان داری خبر از یار ما

از تو ابستن چمن وی از تو خندان باغ ما

اتش رنگی که دارد این چمن بی دود نیست

اب میگردد به چشم شبنم از بوی بهار

آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار

هرگیاهی که به نوروز نجنبد حطب است

اداب و رسوم در نایقلعه و هزاره جات در روز های قبل و بعد از نوروز

خرید لباس نوروزی

یکی دو روز مانده به نوروز مردم به بازار ها میروند لباس و یا پارچه های لبای عید نوروزی شان را میخرند. انانی که قدرت خرید ندارند بهترین لبای های شان را برای نوروز نگهمیدارند 

سبزه کاری  

هزاره سال نو را با سبزه و رنگ سبز آغاز می کنند. سبزی ها پیام آور بهار است. با سبز شدن سبزه ها هزاره ها زمستان را که گاهی با تلخی و سختی همراست پشت سر می گذارند. آنان در داخل جام و یا هرظرفی مقداری گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید مانده در خانه می کارند و با سبز شدن آنان شاد می شوند. برای این کار بیشتر از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد. وقتی مقداری دانه را برای سبز شدن در داخل ظرف می ریزد نخست به سلامتی امام زمان و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند. برای آنان سلامتی و سال خوب از خدای پاک می خواهند. البته دوستان و همسایه ها را از یاد نمی برند 

 خانه تکانی  

یکی دو هفته و گاهی چند روز مانده به نوروز خانه تکاتی انجام می گیرد. اثاثیه را جابه جا و گرد گیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. گلیم ها روی برف تکان می دهند و پوشیدنی های خواب را در باد می جنبانند  

شرینی پزی 

در هزارستان شیرینی پزی به شکل مدرن و امروزی آن وجود نداشته است. اگر چند این روزها در برخی از شهرستان ها مغازه های شیرینی پزی وجود داردند. در قدیم و اکنون نیز بسراغ شیرینی همیشگی سفره های نوروزی هزاره است. برای پزیدن بسراغ نخست مقداری آرد را با شکر و تخم مرغ و روغن یکجا کرده به هم می زنند. سپس با آب خمیر کرده می گذارند تا آماده شود. وقتی آماده شد، نخست زوله کرده سپس به شکل لوله در آورده داخل ظرف داغ روغن می گذارند. وقتی پخته شد، می گذارند تا سرد شود. بسراغ زینت بخش بیشتر سفره های محلی نوروزی هزاره است

در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند. این تخم های رنگ شده داخل ظرف بافته از تال بید یا ارر( چنار، بید سپید) می گذارند و می فروشند. جوانان و مردان شوقی با جنگ دادن آن ها بر شادی های نوروزی می افزایند  

سفره تحویل سال 

تا آن جایی که من می دانم در هزارستان و یا حد اقل در غزنی . موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو و یا تمیز بر سر سفره باشند. برای تحویل سال همه در یکی از اطاق های خانه شان سفره ساده می اندازند. پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد دعای تحویل سال می خوانند دید و بازدید  

از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت نسبت به دیگران بزرگ تر است بروند و دست او را ببوسند و عید را تبریک بگویند. آن کس می تواند پدر بزرگ، مادر بزرگ و یا بزرگ فامیل و قوم باشد. وی نیز عیدی خود را به کودکان که شامل سکه یا پول است می دهد. بزرگان خانواده نیز صبح عید نوروز نخودچی، کشمش، نان شیرینی، تخم مرغ رنگی یا سکه به کوچک ترها عیدی می دهند. برخی هم صبح زود به قبرستان ها می روند و برای درگذشتگان فاتحه می خوانند. اگر در فامیل کسی درگذشته ای نزدیگ داشت عیدی نمی گیرد. دیگران به خانه وی برای عیدی نه بلکه برای تسلیت و فاتحه می روند. وی نیز چون عید است سخت نمی گیرد با مهمانان با خوشرویی برخورد می کنند

جوانان پس از فراغت از دید وبازدید با هم به میدان بازی می روند. در گذشته بیشتر سنگیرگ، توپ دنده، شیغی بازی و ساییر بازی های رواج داشته هزارگی را بازی می کردند اما امروزه بیشتر اولیبال و فوتبال بازی می کنند. مردان هم گاهی گیرگ( نشانه زنی) بازی می کنند. این روز ها خیلی مردم از شادی ها فاصله گرفته اند. بازی ها کمرنگ شده اند. یاد گذشته ها بخیر 

 

 

اداب و رسوم ازدواج در نای قلعه و هزارجات 

خواستگاری

تا 4 یا  5 سال پیش اگر جوانی در اندیشه دختر معینی میبود، یکی از خویشاوند یا همسایه را برای آگاه شدن از نظرواحوال اوبخانه دختر می فرستاد. اگردخترراضی بود همان رضایت مادر و پدر وخانواده دختر راهم بررسی میکرد .اگرفضا مساعد بود موضوع را آشکار بیان کرده و برای اعلام رضائیت، روزی را معین میکردند. ولی حالا پسر و دختر رو در رو با هم صحبتت میکنند اگر موافقت هردو طرف بود به والدین شان خبر میدهند در روزموعود پدر پسر با تنی چند از مردان نزد پدردختر و مادر پسربا چند تن از زنان نزد مادر دختر میروند و پیشنهاد شان رامطرح میکنند. و پدر پسراز پدر دختر میخواهد تا«پسرش را به نوکری خود بپذیرد». پدر دختر درصورت موافقت جواب میدهد: مبارک باشد. سپس شیرینی می آورند وبه هردو طرفبخش میکنند. به آرامی فاتحه یا آیاتی از قرآن میخوانند وبرای عروس وداماد وآینده شان دعا میکنند.پدر داماد برای عروس اینده اش تحفه ای از قبیل انگشتر وشال یا هدایای دیگر میفرستد واز آن پس آن دو نامزد شمرده میشوند، که تا برگزاری مراسم عروسی مدتی سپری میشود. دراین مدت خانواده عروس مشغول تهیه جهیزمیشوند که عبارت است از وسایل خانه، مبلمان،قالی، ظروف، دیگها، وابزار آهنی و برنجی و زیورالات. در همین مدت داماد به تدارک شیربها، تهیه خانه و وسایل مراسم جشن عروسی می پردازد

نکاح وحنا بندان:

سند ازدواج(نکاحنامه) راقاضی، یا اخند مکتب با توافق رسمی عروس وداماد مینویسد( رضای خویشاوندان شرط نیست). در سند ازدواج حقوق زن در صورت طلاق یا وفات شوهرتعیین میگردد، وسند راقاضی، شاهدان وحاضران از هردو جانب امضا میکنند. سپس نوبت حنا بستن دستان عروس و داماد میرسد. مادرعروس باید بقدری حنا آماده کند که برای تمام مهمانان زن کفایت کند. این کارازالتزامات جشن شب نکاح است.

عروسی

شب عروسی برگزار میشود وبعداز ختم محفل، عروس در حالی که گروهی از مطربان، خویشاوندان هردو طرف وهمسایگان او را همراهی میکنند،البته تا 4 و یا  5 سال پیش سوار براسپ در میان فیرهای هوائی تفنگها به خانه شوهرش میرفت ولی حالا با موتر به خانه شوهر میرود و دستش را به دست داماد می سپارد. در دهن دروازۀ منزل ، گوسپندی به قدمگاه عروس میکشند وپس ازآن عروس قدم به داخل منزل میگذارد بار دیگر در مدخل خانه داماد، عروس توقف میکند وتا ازپدر شوهر تحفه ای مثل اسپ سواری یا گاو شیری ویا باغ میوه دار و یا زمینی حاصلخیز بنام او بخشیده نشود، قدم بداخل خانه داماد نمیگذارد