مجموعه ی نامه ها و جملات و بهترین مطالب عاشقانه قشنگی که برای یک عشق رمانتیک همیشه بدانها نیاز داریم

 

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم

نگاهت را به کسی دوز که قلبش برای تو بتپه چشمانت را با نگاه کسی اشنا کن که زندگی را درک کرده باشه سرت را روی شانه های کسی بگذار که از صدای تپشهای قلبت تو را بشناسه آرامش نگاهت را به قلبی پیوند بزن که بی ریاترین باشه لبخندت را نثار کسی کن که دل به زمین نداده باشه رویایت رو با چهره ی کسی تصویر کن که زیبایی را احساس کرده باشه چشم به راه کسی باش که تو را انتظار کشیده باشه اما عاشق کسی باش که تک تک سلولهای بدنش تقدس عشق را درک کند

مردم به همان اندازه خوشبخت اند که خودشان تصمیم میگیرند. خوشبختی به سراغ کسی میرود که فرصت اندیشیدن در مورد بدبختی را نداشته باشد. دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی

عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر یا بزرک کردن یک نفر به اندازه یک دنیا

وقتی باران می اید هر چند قطره باران را توانستی بگیری تو منو دوست داری هر چند تا را که نتوانستی

بگیری من تو را دوست دارم

 

عاشقانه عاشقانه

به خوابهایم سرك نكش وقتی در لحظات بیداری ام حضور نداری


 

میسوزم و همه اش تقصیر توست آنهمه فکر عاشقانه
هیزم شدند برای آتش سوختنم!!!

 

مگذارکه جاده های تنهایی از کوچه چشم تو بگذرند ، کسی در این حوالی هنوز منتظر است

 

دستهایت را که بازکنی...به هیچ جا بند نیستم...سقوط میکنم

 

هر وقت کم می آورم می گویم اصلا مهم نیست
اما تو که می دانی نبودنت چقدر مهم است....!ا

 

دستم نمی رسد به این آسمان اما دست تو را که می گیرم
انگار چند ستاره در مشتم پنهان کرده ام

 

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست... رواست که چنین بی حساب دل ببری...؟!

 

روزهای دور از تو را هرگز نخواهم شمرد ، تا همیشه بگویم همین دیروز بود

 

مشکلات به سبکی هوا ، عشق به عمق اقیانوس
دوستی به محکمی الماس ، موفقیت به درخشانی طلا
این ها آرزوهای من برای توست

 

سوژه بدین گریه کنم، اشکمو زودی ول کنم، با سختی غصه و غم یکمی دل دل کنم

 


سلام میکنم به باغچه ای که خاکش منم و گلش تویی و خارش هر چی بی وفاست

 


وفا داری را باید از نیلوفر آموخت، دور هر شاخه ای که می پیچه تا آخر عمرش در آغوشش میگیره

 

آدما وقتی از هم دورند اس ام اس میفرستند، من برای تو که تو دلمی چی بفرستم؟

 

آن کس که میگفت دوستم داره، عاشقی نبود که به شوق من آمده باشه، رهگذری بود که روی برگ های خشک پاییزی راه میرفت، صدای خش خش برگها همان وازی بود که من گمان میکردم میگوید: دوستت دارم

 


فقط موج های دریا هستند که عاشقند، آره فقط اونا هستند، با اینکه میدانند وقتی برسند به ساحل میمیرند، بازم بیقرار رسیدنند

 

به تو حسودیم میشه! چون قلبم به جای اینکه اول برای خودم بتپه برای تو میتپه

 

تو دنیای کودکان هرکی زودتر بگه دوست دارم برندست، اما تو دنیای بزرگترا هرکی زودتر بگه دوست دارم بازندست، کودکی باش و نباز

 

کاش بر ساحل رودی خاموش عطر مرموز گیاهی بودم، چون بر آنجا گذرت می افتاد به سروپای تو لب میبوسیدم

 

عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان آب را پر از بوسه های بی پاسخ میکند

 

قلب من در شهر چشمان تو جا مانه / قدر یک شب هم شده از آن پرستاری کن

 

چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین تو در کنارم / بزن مرهم به زخم قلبم / که خنجر خورده ی این روزگارم

 

اگر تنها گناهم دوست داشتن توست، تنها گناهیست که توبه نخواهم کرد

 

دلم تنهای تنهاست دیگه از همه سیره / ولی با همه درداش برای تو میمیره

 

مثل باران خاطراتت ماندنیست / لحن پر مهر صدایت خواندنست / گرچه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم / تا ابد مهرو وفایت ماندنیست

 

به لبخندی مرا از غم رها کن / مرا از بی کسی هایم جدا کن / اگر مردن سزای عاشقان است / برای مردنم هر شب دعا کن

 

تا کجا باید سفر کرد تا کجا باید دوید / از کجا باید گذر کرد تا به قلب مهربان تو رسید؟

 

برگرد... یادت را جا گذاشتی نمی‌ خواهم عمری به این امید باشم که برای بردنش برمی ‌گردی


 

هزاران کلمه در جای خالی ات ریختم اما جای خالی تو پر نشد. آیا تو از جنس بی نهایت بودی ؟

 

درخت را به نام برگ ..بهار را به نام گل..ستاره را به نام نور..کوه را به نام سنگ

دل شکفته مرا به نام عشق..عشق را به نام درد مرا...به نام کوچکم صدا بزن...

 


خوشبختی من پیدا کردن تو از میان اینهمه ضمیر بود


 

روزی می رسد که برگ برنده ات "دل" می شود ولی تو دیگر حاکم نیستی!!!


 

بالا و پایین پریدنم از شوق زندگی نیست، ماهی روی خاک چه می‌کند؟

 

سنگت را بر سیــنه زدم ... دیـدم ... سنگ بر سنـگ بند نمی شـود ...!


 

هر روز چشم می دوزم تا بیایی ... چشــم روی پارچه هم ... نگـاه تو را کم دارم ... بیـا!


 

هر چه از من دور شوی سایه‌ات بزرگ می‌شود...می‌افتد روی زندگیم...سیاه می‌شود روزگارم!!...


 

ایـن روزهـا نـه مـجـالـی بـرای دلـتـنـگـی دارم و نـه حـوصـلـه ات را.. ولـی بـا ایـن هـمـه
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد

 

عاشق تر از همه ما موش کوری ست که زیبایی جفت اش راچشم بسته باور می کند !

 

عطر پیرهنت ، شفایم میدهد ، نگفته بودند یوسف.... خواهر دارد !!!


 

لحظه هایی هست که دلم واقعاً برایت تنگ می شود.من اسم این لحظه ها را "همیشه" گذاشته ام


 

گرچه پایان راه ناپیداست من،به پایان دگرنیندیشم که همین دوست داشتن زیباست

 

فرستنده: گل، مدرک: رفاقت، دلیل: دوست داشتن، هدف: یاد کردن، گیرنده: یه گلصفایى بود دیشب با خیالت خلوت من را .. ولى من باز پنهانى تو را آرزو كردم

دخترانه

 


ليلي شدم مجنون شدي ، شيرين شدم فرهاد شدي ، حوا شدم بعيد ميدانم آدم شوي .


****************************

 


از يک دختر مي‌پرسن: چرا شما به پسرا ميگين BF؟ ميگه: آخه مخفف كلمات: بدبخت فلك زده است!


****************************


مي دانيد سريعترين راه به چنگ آوردن قلب يک مرد چيه ؟ پاره کردن سينه اش با يک کارد آشپزخانه

****************************

 


مواد لازم براي درست كردن مرد:مواد خود را حرام نكنيد.........مرد ها درست شدني نيستند

****************************


دقت كرديد كه همه چيزهاي خوب خانم هستند: خورشيد خانم، پروانه خانم، مهتاب خانم! اما همه چيزهاي بد آقا هستند: آقا دزده، آقا گاوه، آقا گرگه!!!

****************************

چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟
معمولا” باید در روان درمانی به دوران کودکی بازگشت و مردها همیشه در همان دوران به سر می برند


****************************


چرخه ي زندگي مردهاي امروزي: بچگي : مادر ذليل جواني: دوست دختر ذليل ميان سالي: زن ذليل پيري: بچه ذليل مرگ: ذليل مرده

****************************

 


شباهت آقايان با آگهي بازرگاني چيست؟ شما نمي توانيد يک کلمه از حرف هاي آنها را باور کنيد و هيچ چيزي براي زماني بيش از ۶۰ ثانيه دوام نمي آورد

****************************

از خدا مي پرسند: چرا اول مرد رو آفريدي بعد زن را؟ خدا مي گه: شما هم اگه بخواين چيزي بنويسين اول چرک نويس مي کنين. بعد پاک نويس!!!
****************************


با شوهر خود نيز مثل‌ يك كتاب‌ رفتار كنيد ، فصلهاي‌ خسته‌ كننده‌ آن‌ را اصلا نخوانيد . (( سوني‌ اسمارت ))
****************************


تفاوت قلب دختران و پسران! قلب پسرها مثل پاركينگي است كه هيچ وقت تابلوي ظرفيت تكميل بر در آن ديده نميشود و اما قلب دخترها مانند فرودگاهي است كه مدت ماندن يك هواپيما در آن بستگي به فرود هواپيماي بعدي دارد
****************************

آيا مي دانيد كه تفاوت پير دختر با پير پسر چيست؟ اولي موفق نشده ازدواج كنه ولي دومي موفق شده ازدواج نكنه


****************************

قانون دوم نيوتن: عشق در پسر ها هرگز از بين نمي رود، بلكه از دختري به دختر ديگر انتقال مي يابد!

****************************


مردها مثل جای پارك (پاركینگ) هستن خوباشان كه قبلا اشغال شده بقیشان كه مانده یا كوچیك هست یا جلو در مردم.


****************************


انواع مرد: اروپایی:یک زن داره یک دوست دختر(زنشو بیشتر از دوست دخترش دوست داره) امریکایی: یک زن داره یگ دوست دختر(دوست دخترشو بیشتراز زنش دوست داره) ایرانی:یک زن داره سی تا دوست دختر(ننه اش رو از همه بیشتر دوست داره)


****************************


زن خوب تو دنيا مثلا دايناسوره كه نسلش منقرض شده ، ولي مرد خوب مثل سيمرغ ، كه از اول هم افسانه بوده


****************************

فرق شوهر کردن و سگ نگه داشتن چيه؟
سگ گند به فرشت ميزنه ، مرد به زندگيت

****************************


فرق يک مرد با يک گربه چيه؟
يکيشان يک موجود دله است که بي چشم و روئه و براش مهم نيست که کي بهش غذا ميده ، ان يکي يک حيوان ملوس خانگيه


****************************


فرق باطری با مرد چيست؟ باطری اقلا يک قطب مثبت داره ولی مرد هيچ چيز مثبتی نداره

****************************

فالگير : فردا شوهرتان ميميره
زن : اينو که خودم ميدانم . بهم بگو گير پليس مي افتم يا نه؟

****************************


وقتي يک زن ميبينه که شوهرش داره زيکزاک تو حياط ميدوه بايد چيکار کنه؟
هيچي ، بايد بهتر هدف بگيره و به شليک کردن ادامه بده

****************************


وقتي خدا حوا را  آفريد چي گفت؟
کار نيکو کردن از پر کردن است

****************************


چرا مغز مردها گرانتر از مغز زنهاست؟
آخه زنها از مغزشان استفاده ميكنن


****************************


ببين خانوم ، تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پانزده هزار کلمه براي صحبت کردن استفاده ميکنند ولي زنها از سي هزار کلمه . ديدي؟ ثابت شد شما زنها بيشتر حرف ميزنين تا ما مردها؟ خانم : هيچ هم همچنين چيزي نيست . فوقش ثابت شده که ما هر حرف را بايد دو بار بزنيم تا توي مخ شماها فرو بره ...! ببخشيد چي گفتي؟؟

****************************


بهترين انتقام از زني که شوهرتان را از چنگتان در آورده چيه؟
بگذارين شوهرتان مال او?زن بمانه


****************************

فرق بين يک مرد باهوش و هيولاي لاک نس چيه؟
هيولاي لاک نس تا به حال چند بار ديده شده

****************************


حرفی نیست که زن ها کودن هستند،اما انها برای این اینطور افریده شده اند که بتوانند با مردها برابری کنند!!


****************************


چرا مردها از زنهاي خوشگل بيشتر از زنهاي باهوش خوششان مي اید؟
چون قدرت چشمهاشان بيشتر از قدرت مغزشانه


****************************


پسر:خيلي دوست دارم تو چي؟دختر:اگه دوستت نداشتم بهت زنگ نميزدم كه بگم از اين ساعت به بعد بيرون نري اخه نميخوام از دستت بدم الان ساعت جمع اوري ‍‍زباله هاست


****************************


زن: اگه امشب نيايي بريم خونه مامانم ديگه منو نمي‌بيني! مرد: براي چي؟ زن: واسه اينكه چشمهاتو درمي‌آرم!

شب بخیر

 

ایکاش بودم تا

زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد

شبت به خیر عزیزم

_________________________

باز هم شب شدو و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
امشب درانتظار یک شب به خیر تا صبح بیدار خواهم ماند اما تو چشماهای زیبایت را به رویاها بسپار….شب به خیر

_________________________

باز صدا می زنم تو را …. امشب بازم میسپارمت به ان کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو را به من هدیه داده

شب به خیر نازدانه گلم

_________________________

تو بخواب نازنینم ….

به جان تمام دلواپسی هایم قسم،

که لحظه ای دیده بر هم ننهم

و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم

قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،

تو بخواب نازنینم ….شب به خیر

_________________________

خوابی؟دلم می خواد آرام خوابیده باشی، بی ترس، بی دلهره، بی دلتنگی

دلم می خواد وقتی خوابی انجا باشم، دم در بی استم، سرمو بچسبانم به چارچوب، نگات کنم

خوب بخوابی گلم

خوابای رنگی ببینی

_________________________

مثل یک گنجیشک کوچیک ارام بخواب مهربانم

چشماتو رو هم بذار من اینجا بیدار میمانم

کابوس را زندون میکنم خواب بد را میسوزانم

حافظ خواب تو میشیم منو خدای خوب دل

چشمهاتو فردا میبینم خوب بخوابی شبت به خیر

_________________________

ای گل سرخ پاییزم شبت به خیر عزیزم
بوسه به پات میریزم شبت به خیر عزیزم
وقت لالایی گفتنه تو خوب بخوابی عشق من
عشقو به پات میریزم شبت به خیر عزیزم

_________________________

لالایی کن بخواب قشنگترین یار

منو از خواب غفلت کردی بیدار

لالایی کن بخواب معنی عشقم

الهی بمانی تو سرنوشتم

لالایی کن شبت به خیر عزیزم

تمام عشقمو به پات میریزم

_________________________

لالایی لا لا بخواب ای گل نازم
که برای چشما تو قصه می سازم

لالایی لا لا بخواب ای گل سوسن
همه فرشته ها روی تو می بوسن

_________________________

‌میخوام وقتی تو خوابی کنار تو بشینم

اگه یک وقت خوابم برد باز خوابتو ببینم

مواظب خودت باش شبت به خیر عزیزم

ای کاش میشد تو خوابت رنگین کمان بریزم

_________________________

….وقتی تو خوابی،تو مهتاب…..همه چی با من ،غریبه

….خواب تو یک سقف کوتاه…پشت ان نوری غریبه

….. خواب تو،خواب یک گندم….توی سرزمین عشقه

……خواب یک قصهء خوب….کفشای غمگین عشقه

…. خواب تو خواب گل یاس…خواب یک حسِ ِ نجیبه

_________________________

عزیزم خواب و بیدارت قشنگه
شب من بی تو و بی آب و رنگه
بخواب ای نازنینم, مهربانم, دلنشینم
منم من, عاشقت, آرام باش بهترینم

_________________________

خوابای رنگی بیبینی

خواب دلتنگی نبینی

شبت به خیر ای مهربان

خوب بخوابی عزیز جان

باز صدا می زنم تو را .... امشب بازم میسپارمت به ان کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رابه من هدیه داده


شب به خیر نازدانه گلم

* * * * * * * * * * * *

تو بخواب نازنینم ....
به جان تمام دلواپسی هایم قسم،
که لحظه ای دیده بر هم ننهم
و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم
قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،
تو بخواب نازنینم ....شب به خیر

* * * * * * * * * * * *

 


ای گل سرخ پاییزم شبت به خیر عزیزم
بوسه به پات میریزم شبت به خیر عزیزم
وقت لالایی گفتنه تو خوب بخوابی عشق من
عشقو به پات میریزم شبت به خیر عزیزم

* * * * * * * * * * * *


لالایی كن بخواب قشنگترین یار
منو از خواب غفلت كردی بیدار
لالایی كن بخواب معنی عشقم
الهی بمونی تو سرنوشتم
لالایی کن شبت به خیر عزیزم
تمام عشقمو به پات میریزم

* * * * * * * * * * * *


لالایی لا لا بخواب ای گل نازم
که واسه چشای تو قصه می سازم
لالایی لا لا بخواب ای گل سوسن
همه فرشته ها روتو می بوسن

 

* * * * * * * * * * * *


....وقتی تو خوابی،تو مهتاب.....همه چی با من ،غریبه
....خواب تو یه سقف کوتاه...پشت ان نوری غریبه
..... خواب تو،خواب یک گندم....توی سرزمین عشقه
......خواب یک قصهء خوب....کفشای غمگین عشقه
.... خواب تو خواب گل یاس...خواب یه حسِ ِ نجیبه

* * * * * * * * * * * *


عزیزم خواب و بیدارت قشنگه
شب من بی تو و بی آب و رنگه
بخواب ای نازنینم, مهربانم, دلنشینم
منم من, عاشقت, آرام باش بهترینم

* * * * * * * * * * * *


خوابای رنگی بیبینی
خواب دلتنگی نبینی
شبت به خیر ای مهربان
خوب بخوابی عزیز جانم

خدا حافظی

 

قصه تلخ جدايي نشود باور من
شايد اين است كه هر صبح بخواهم ز نسيم
تا برایم خبر آرد ز تو اي خوبترين پاكي ناب


****************************


تحمل هر دویمان را ندارد،
.
.
.

اوّل کداممان
باید از پل جدايي بگذرد؟


****************************

درهجوم لحظه هاي پوچ جدايي سكوت تنها ياد گار لحظه هاي با تو بودن است وقتي ثانيه ها رفتن را تلنگر ميزنند بودنت به كوچه فراموشي كوچ ميكند


****************************


در سکوت دادگاه سرنوشت ، عشق بر ما حکم سنگینی نوشت. گفته شد دلداده ها از هم جدا، وای بر این حکم و این قانون زشت.....

****************************

آنکه بین من و تو شام جدایی آورد ، می کنم نفرینش ، یا الهی ، بکنش چون من زار ، پیش معشوقش خار ، هر دو چشمانش تار ، تا بداند چه به من می گذرد ، از غم دوری آن چشم عزیز

****************************

پنهان شدي و در كلماتم رها شدي

با من رفيق بودي و از من جدا شدي

روياي فاتحانه ي يك قلب نااميد

پايان عاشقانه ي يك ماجرا شدي


****************************


بخت اگر از تو جدایم کرده
می گشام گره از بخت ، چه باک
ترسم این عشق سرانجام مرا
بکشد تا به سراپرده خاک


****************************


همره باد سر پاييزي سرنوشت

من و و تو گشته جدا

رهسپاري عشق من اكنون

ميسپارم تو را به دست خدا

****************************

نمي خواهم قلب توباشم كه با هر اتفاق بشكنم ميخواهم روح تو باشم كه تنها در هنگام مرگ از تو جدا شوم

****************************

جدا از تو نمیگردم كه تو در جسم من جانی

بدون جان عزیز دل مگر میماند انسانی

اگر چه نیستی نزدم ببینی این غم و دردم

چه با من میكند هر دم ولی دانم كه میدانی

****************************

گويند كه حافظ گفته ست غم جدايي و غم تنهايي دو غم اند

حال كه من دچارم به هر دو غم چه كنم


****************************


من که نمیشه باورم

تویی که بی وفا شدی

تو هم مثل غریبه ها

رفتی ازم جدا شدی


****************************

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دوام بود قول ما جدا شدیم آخر کار
گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا را نمی خوام می رم و برنمی گردم


****************************


اي رفته باز گرد که دلم بي قرار توست
چشم به راه و دلم در انتظار توست
آخر بگو چرا از کنارم جدا شدي
زردي روي ما ز رخ نو بهار توست


****************************


جدا از تو نمی خواهم ببینم روی دنیا را

بیا تا در شب چشمت ببازم صبح فردا را

بیا ای هم نفس در هم بریزیم این نفس ها را

بیا با عشق خود آتش زنیم این کهکشان ها را


****************************


هر لحظه جدا از تو

برام ماهی و سالی

با هر نفسم داد میزنم

جای تو خالی


****************************


ابر میبارد و من میشوم از یار جدا

چه کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا

ابر و باران و من و یار ستاده به وداع

من جدا گریه کنم ابر جدا یار جدا


****************************


چرا زمین و آسمان به ضد ماست نازنین

ببین برای ما خدا چگونه خواست نازنین

اگر چه قلبهای ما به عشق هم تپد ولی

ببین چگونه راه ما زهم جداست نازنین


****************************

دل من همی داد گفتی گواهی که باشد مرا روزی از تو جدایی
جدایی گمان برده بودم و لیکن نه چندان که یکسو نهی آشنایی


****************************

طول این فاصله ها دستم هست من جدا و تو جدا دستم هست


عاشقم باش ولی دورادور دو قدم فاصله را دستم هست


****************************


چه كنم چرخ فلك كرده مرا از توجدا

به كدام شاخه نشينم كه دهد بوي تورا


****************************


منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم

منو بخشیدی و من چشمامو بستم

تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم

که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم

کاش میشد بر جدایی خشم کرد / شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد / کاش میشد خانه ای از مهر ساخت / مهربانی را در آن سرمشق کرد

****************************

یك لحظه بيبن با من چه کردی
همه احساسمو بازیچه کردی
جدایی را تو کردی من نکردم
زدی تیر به قلبم رد نکردی ، .

****************************
ابرهای بارانی چشمانم از بس باریدند ، همچون چاه چشمان عروسک هاییم خشکیدند . پایان جدایی کجاست .

****************************

کاش به جای جدایی مردن بود ، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن

****************************


به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده ، لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده

****************************

آنکه بین من و تو شام جدایی آورد ، می کنم نفرینش ، یا الهی ، بکنش چون من زار ، پیش معشوقش خار ، هر دو چشمانش تار ، تا بداند چه به من می گذرد ، از غم دوری آن چشم عزیز

****************************


معلمم گفت الف ، گفتم او ، گفت ب ، گفتم با او ، گفت پ ، گفتم پیش او ، گفت ج ، خواستم بگویم جدایی ، گفت نگو

****************************


در  دنیا از ۳ آهنگ خوشم نمیایه بشنوم ! صدای کودکی را از بی مادری ، صدای مجرمی را از بی گناهی ، صدای عاشقی را از جدایی

****************************


از باد پرسیدم پایان کار عشق چیست ؟ سری تکان داد و گفت نفرین بر این جدایی

****************************

مرا اینگونه باور کن ، کمی تنها کمی بی کس ، کمی از یادها رفته ، خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته ؟ نمیدانم مرا آیا گناهی هست ؟ که شاید هم به جرم آن ؛ غریبی و جدایی هست

****************************

دوستی من و تو دوستی شاخه و برگ است ، و جدایی برگ از شاخه مرگ است

****************************

تا نباشد جدایی ها کـــ ـس نداند قدر یاران ، کویر خشک می داند بهای قطره ی باران

****************************

می نالم از جدایی ای نازنین کجایی ، سوزم ز هجرت ای بهترین کجایی ، در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده ، در حسرت گل هستم ای باغبان کجایی ؟

****************************

فریاد زدم بدانی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟

****************************


تو را دوست داشتم ولی افسوس که در دادگاه زمانه مرا محکوم به جدایی کردی

****************************

گرچه راه قیامت پر خطر است ، اما جدایی ز دوستان قیامتی دگر است

****************************

پرستوها چرا پرواز کردین ، جدایی را شما آغاز کردین ، جدای بی وفایی قهر و دوری ، همه باشند گناه آشنایی

****************************

در حسرت دیدار تو ام گفتم تا بدانی / از من تا تو صد سال راه است و جدایی / حال شب است و غم و تنهایی / افسوس که نیست برایمان هیچ راه وصالی .

****************************

چشمامو وقف تو کردم ، دل به خلوت تو بستم ، هم ترانه پس کجایی ؟ من که مردم از جدایی ، دل شکسته و غریبم ، جان میدم اگه نیایی

****************************

ما که در یاد همیم از چه جداییم / کی شود بار دگر گرد هم آییم

****************************

می گویند سه چیز زاده ی عشق نیست : جدایی ، سفر ، فراموشی ، ولی آن زمان که تو مرا تنها گذاشتی و فراموشم کردی من لحظه لحظه عاشقت شدم

****************************

می بوسیمت سه تایی / من و غم و تنهایی / امان از این جدایی / دلتنگتم خدایی

****************************


دلگیرم از تمام الفبای بی کسی ، به خصوص این پنج حرف : ج د ا ي ي

****************************

نه بلبل خواهد از بوستان جدایی / نه گل دارد خیال بی وفایی / اگر گفتی مرا الان چه حالی است / میان قلب من جای تو خالی است

****************************


دلتنگیهایم از دوری توست ، تو که در آن غروب جدایی تنها ، مسافر جاده ها شدی و کوله بارت را پر از یاس های سپید کردی تا بهای هنگفت عشق را بپردازی و عاشقانه بازگردی ، من چشمانم را به امتداد جاده دوخته ام ، می دانم که روزی خواهی آمد ، آن روز که عشق نایاب ترین عنصر زندگی انسانهاست

****************************

دراین دنیا نکردم من گناهی / فقط کردم به چشمانت نگاهی / اگر باشه نگاه من گناهی / مجازاتم بکن غیر از جدایی

****************************

آری فاصله ها کار خود را کرد / من و تو رو از هم جدا کرد

****************************

وقتی دوتا دوست با هم صمیمی اند ، مرگ فقط یکی را داغدار می کند ولی جدایی هر دوتا رو

بوسه ه


 


بوسه ام را می گذارم پشت در / قهرکردی , قهرکردم , سر به سر

تو بیا , در را تماما باز کن / هر چه میخواهی برایم ناز کن

من غرورم را شکستم , داشتی ؟ / آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

.

.

.

چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین / جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین

حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم / طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین . . .

.

.

.

به خاطر یافتن مقصر ، زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.

بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند

خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند . . .

.

.

.

قهر مکن ای فرشته روی دلارا / ناز مکن ای بنفشه موی فریبا

طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین / چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا

ناز تورا میکشم به دیده منت / سر به رهت مینهم به عجز و تمنا . . .

.

.

.

همیشه رفتن بهترین نیست

گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست

چه قهر باشیم چه آشتی

اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .

.

.

.

بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی / به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی

دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون / ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن . . .

.

.

.

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم / بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم

بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم / بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم . . .

.

.

.

از تو به یک حرف ناروا نکشم دست / وز سر راه تو دلربا نکشم پا

عاشق زیباییم اسیر محبت / هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا . . .

.

.

.

یه روزی گله کردم من از عالم مستی / تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید / تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید

پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم / آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم . . .

.

.

.

مهم نیست کی مقصر است

باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است

در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم

تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم

پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر

.

.

.

دوستی را دوست، معنی می دهد / قهر هم با دوست، معنی می دهد

هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست / قهری او هم نشان دوستی است . . .

.

.

.

جنس من از آهن و از سنگ نیست / من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست

حال دل از من نمیپرسی چرا / حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست . . .

.

.

.

منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار / تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار . . .

.

.

.

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم

اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود . . .

برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/ نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن . . .

.

.

.

منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم / منو بخشیدی و من چشمامو بستم

تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم / که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم

منو ببخش ، منو ببخش . . .

.

.

.

منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم / می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم

منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم . . .

.

.

.

گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش

راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش . . .

.

.

.

من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم

بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم . . .

.

.

.

منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو

منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو . . .

.

.

.

اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش / توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش . . .

.

.

.

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم

منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار

تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار

*************************

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .

*************************

برام بمون ، بهونه باش برای دل سپردن / نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن...

*************************

اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش

توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش

*************************

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم


هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره / هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره...

*************************

منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم....
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم ...

*************************

مرا ببخش که همیشه می گویم دوستت دارم / مرا ببخش

اگر می بینم که نیستی و باز هم از آن چه نباید ، می گویم / مرا ببخش

اگر دل داده گی ات را برای خود می خواهم / من آن یار بی غم نیستم...

نیمه شب

امیدوارم امشب که میخوابی قشنگترین و بهترین آدم دنیا رو تو خواب ببینی
ولی سعی کن بهش عادت نکنی چون من هر شب نمیتونم بیام به خوابت !٬!
شبت به خیر عزیزم

 

عزیزم
پرده چشماتو آروم میکشم روی چشات
بوسه دوستت دارم رو میگیرم از گونه هات
شب به خیر احساس من

 

امیدوارم امشب که می خوابی
سفر زیبایی داشته باشی به دنیای رویاها
عزیزترینم ، تا برگردی به انتظارت بیدار میمونم . . .
شبت بخیر عزیزم

 

‌میخوام وقتی تو خوابی کنار تو بشینم
اگه یه وقت خوابم برد باز خوابتو ببینم
مواظب خودت باش شبت به خیر عزیزم
ای کاش میشد تو خوابت رنگین کمون بریزم

 


خوابی؟دلم می خواد آروم خوابیده باشی، بی ترس، بی دلهره، بی دلتنگی
دلم می خواد وقتی خوابی اونجا باشم، دم در وایسم، سرمو بچسبونم به چارچوب، نگات کنم
خوب بخوابی گلم
خوابای رنگی ببینی

 


باز صدا می زنم تو را .... امشب بازم ميسپارمت به اون کسی که تو ديار بی کسی بين همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رو به من هديه داده
شب به خیر نازدانه گلم

 


باز هم شب شدو و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم امشب درانتظار يك شب به خير تا صبح بيدار خواهم ماند اما تو چشماهاي زيبايت را به روياها بسپار....
شب به خير عزیزم

 

ایکاش کنارت بودم تا زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد
شبت به خیر عزیزم

 


عزیزم

پرده چشماتو آروم میکشم روی چشات

بوسه دوستت دارم رو میگیرم از گونه هات

شب به خیر احساس من

 


عزیزم خواب و بیدارت قشنگه
شب من بی تو و بی آب و رنگه
بخواب ای نازنینم, مهربونم, دلنشینم
منم من, عاشقت, آروم باش بهترینم

 


‌میخوام وقتی تو خوابی کنار تو بشینم
اگه یه وقت خوابم برد باز خوابتو ببینم
مواظب خودت باش شبت به خیر عزیزم
ای کاش میشد تو خوابت رنگین کمون بریزم

 


لالایی لا لا بخواب ای گل نازم
که واسه چشای تو قصه می سازم
لالایی لا لا بخواب ای گل سوسن
همه فرشته ها روتو می بوسن

 


ای گل سرخ پاییزم شبت به خیر عزیزم
بوسه به پات میریزم شبت به خیر عزیزم
وقت لالایی گفتنه تو خوب بخوابی عشق من
عشقو به پات میریزم شبت به خیر عزیزم


مثل یه گنجیشک کوچیک اروم بخواب مهربونم
چشماتو رو هم بذار من اینجا بیدار میمونم
کابوس رو زندون میکنم خواب بد رو میسوزونم
حافظ خواب تو میشیم منو خدای خوب دل
چشمهاتو فردا میبینم خوب بخوابی شبت به خیر

 

تو بخواب نازنینم ....
به جان تمام دلواپسی هایم قسم،
که لحظه ای دیده بر هم ننهم
و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم
قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،
تو بخواب نازنینم ....شب به خیر عزیزم

 

باز صدا می زنم تو را .... امشب بازم میسپارمت به اون کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رو به من هدیه داده

شب به خیر نازدانه گلم

 


شب بخیر ای آخرین امید من / نذار تاریکی تو قلبت بنشینه
چشاتو بروی شهر شب ببند / تا چشای کوچیکت خواب ببینه

 


خوش آمدی مسافر سرزمین "رویاهای شیرین"
خواهشمند است در بستر بالش خود ارام باشید
تا لحظاتی دیگر اماده پرواز خواهیم شد
تا صبح فردا سفر خوبی برای شما آرزومندیم
(خلبان خطوط هوایی "رویا") !
شب خوش . . .

 

خورشید خاموش ، ستاره روشن
آسمان آبی خاموش ، آسمان سیاه روشن
همه چیز اماده ست که توی خواب امشب
تو رو توی رویاهام ببینم
بهانه بیدار شدنم ، شبت به خیر عزیزم

 


این پیام از من خوابالو ! برای یک آدم خوابالو
در زمان خوابالودگی ، ارسال شده است !
لطفا خوب بخوابید ، شب خوش !

بوسه

 

یه بوس فرستادم بی زحمت دست به دست کن بذار رو لپت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بوسه ابتکاریست از طبیعت برای زمانی که احساس در کلام نمی گنجد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انسان به سه بوسه نکمیل میشود ،

بوسه ی مادر که با آن پا به عرصه ی خاکی میگذاری ،

بوسه ی عشق که یک عمر با آن زندگی میکنی ،

بوسه ی خاک که با آن پا به عرصه ی ابدیت میگذاری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بوسه یعنی لذت دلدادگی ، لذت از شب لذت از دیوانگی ،

بوسه آغازی برای ما شدن ، لحظه ای با دلبری تنها شدن ،

بوسه آتش می زند بر جسم و جان ،

بوسه یعنی عشق من با من بمان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


گرچه از دوری این فاصله ها مایوسم ، از همین فاصله دور تورا می بوسم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امید نگاهت ، ایستادن روی شانه هایت ، سر نهادن گونه های زیبایت را ،

بوسه دادن مرا ، خوش تر از این آرزویی است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بی تو دنیا رنگی ندارد ، خنده با من انسی ندارد

کاش می شد بودی کنارم ، گرچه آهم سودی ندارد ،

بوسه می دادی نغمه ام را ، چون که شعرم نائی ندارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کاش میشد

بوسه ها را قاب کرد

مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

کاش میشد عشق را تقسیم کرد

مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من مست غم عشقم با خنده خمارم کن ، صیاد اگر هستی با بوسه شکارم کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو آن فرشته ای که وقتی در فصل بهار راه می روی ، برگ درختان انتظار پاییز را می کشند تا جای پاهایت را بوسه بزنند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هنوز هم در کوچه های خلوت عاشقی ، در میان سکوت

بوسه هایمان زندگی می کنم

شاید رهگذری مژده ای از رویای ماندگار و عشق جاودانه ام ، به همراه بیاورد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی بوسه ای بر دست یار

عشق یعنی پا و دل دنبال تو

عشق یعنی هرچه دارم مال تو

عشق یعنی خال و ابروی کمان

عشق یعنی یک تیمم یک نماز

عشق یعنی تا ابد با من بمان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


چه بسیار نگاه ها در جهان سرگردانند که در چشمی جای گیرند و چه بسیار فریادهایی که بر سنگ خاموش بوسه می زنند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد ، با سبدی پر از

بوسه هم خواهم آمد ، و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم تا بدانی تا ابد دوستت دار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان آب را پر از

بوسه های بی پاسخ میکند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


گفتی که می بوسم تو را ، گفتی تمنا می کنم ، گفتی اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم

گفتی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم ، گفتم ز تو دیوانه تر دانی که پیدا می کنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با تو پر شور و نشاطم ، تو هیاهوی نگاتم ، تو یه آواز قشنگی ، من تو آهنگ صداتم ، مثل خنده رو لباتم ، مثل اشک رو گونه هاتم ، تو رو می بوسم انگار ، شاعر شعر چشاتم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اس ام اس اورژانسی : همین الان که داری مسیج می خونی ، خودت رو ماچ کن ، دلتنگت شدم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک ماچ خصوصی به لبم اهدا کن ! ای دولت عشق در لبانت! لطفا. اصل چهل و چهار را اجرا کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بوسیدن قول ماندن نیست شروع با هم بودنه. درک و هم را فهمیدن و حس به هم رسیدنه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انواع بوس:

1.بوس صورت : دوست داشتن

2. بوس پيشاني : آرامش

3.بازو‌ : شوخي كردن

4.لب : عاشق بودن

5. گردن : نياز داشتن

تو كدومشو به من ميدي ؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یکی در آرزوی دیدن توست ، یکی در حسرت بوسیدن توست ، ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام خندیدن توست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرگز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را ، تو گل ناز منی از دور می بوسم تو را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیب بیب برو کنار ، این اس ام اس یه بار بوسه داره ، برو کنار خیس نشی !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شبی پر کن از بوسه ها ساغرم

به نرمی بیا همچو جان در برم

تنم را بسوزان در آغوش خوش

که فردا نیابند خاکسترم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای بهار بوسه در بزم بلور ، چشم بد از چشم زیبای تو دور

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


می شود مثل نسیم بال در بال پرستو ، بوسه بر قلب شقایق ها بزنیم ، هیچکس تنها نیست ، ما خدا را داریم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت ، بیچاره از عشق فقط سوختن آموخت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن بوسه که از روی تو در خواب گرفتم

گل بود که از شاخه ی مهتاب گرفتم

هرگز نتوانی ز من دور بمانی

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق اگر با عفت توأم شود گوهری است گرانبها و در عشق فاصله بین خطا و پاکی یک بوسه است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چشم به راه توام ، قفل شبم باز کن

ماه شبم شو دمی نغمه ی نو ساز کن

بوسه ی باران تو باش ، من عطش بی حساب

فاصله بردار ، باز عاشقی آغاز کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


چه می شد دستانم به دستانت گره می شد

چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد

چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد

چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد

چه می شد گل هایی را که هدیه دادم

در قلب تو سبد سبد عشق می شد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


یه حساب در بانک مهر و صفا باز کن تا من میلیون ها بوسه به حسابت واریز کنم ، یادت نره حساب جاری باز کنی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من بی تو یم بوسه ی فراموش شده ام ، یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان ، یک نسیم سرگردان ، یک رویای ناتمام

خیانت

 

به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مرديت را

خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود

.

.

.

محبت به نامرد ، كردم بسي
محبت نشايد به هر نا كسي
تهي دستي و بي كسي درد نيست
كه دردي چو ديدار نامرد نيست

.

.

.

مرا هرگز نباشد بیمی از مشت

برادر جان مرا نامردمی کشت

فتوت پیشه خندد روی در روی

زند نامرد ناکـــس خنجر از پشت

.

.

.


به نامردي نامردان قسم جانا كه نامردي

كه نامردان خجل گشتند از بس كه تو نامردي

.

.

.

به نامردمان مهر كردم بسي
نچيدم گل مردمي از كسي
بسا كس كه از پا در افتاده بود
سراسر توان را زكف داده بود
به حيلت گري خنجر از پشت زد
بخونم ز نامردي انگشت زد

.

.

.

روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت. هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت.
چشم سادگی از لطف زمین می جوشید. خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

.

.

.

گمان كردم كه با من همدل و همراه و همدردی ، به مردی با تو پیوستم ندانستم كه نامردی

.

.

.

زبيم و رنج نامردي دگر دردي نميبينم
مزن لاف مروت را كه من مردي نميبينم
منم آن چوب سرگردان به ساحل ميرسم زيرا
درون موج درياها عقب گردي نميبينم

.

.

.

صد سال در بیابان آواره شوی / به از آن است که در خانه محتاج نامردان شو

.

.

.


نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت
تیكه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار نامرديش
همه وجودت له شده ....

.

.

.


به نامردی نامردان قسم خوردم

که نامردی کنم در حق نامردان

.

.

.


آهاي رفيق نامرد يه روز ميشي پشيمون
پشيموني چه سودت وقتي بموني دلخون

.

.

.

زمـین گرمـم کـمته تو که میگفـتی من سـرم کـی مـیشه اون گلوتوبا دشنه نامردی بدرم

.

.

.

ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مرديت را خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود

.

.

.

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . .

.

.

.

من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!


.

.

.


نفرين به توي نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نميبخشمت

.

.

.


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست
به نامرداني چون تو ديگر دل نخواهم بست

.

.

.

همه از مرگ مي ترسن ما از رفيق نامرد

دلتنگی

 

دست بر شانه هایم میزنی تا تنهایی م را بتکانی ، به چه می اندیشی ؟ تکاندن

برف از روی شانه آدم برفی

ღ♥ღ

بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ، به هوای هوسی

هم که شده ، سرکی می کشد و می گذرد

ღ♥ღ

به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ، بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی

است


ღ♥ღ

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

، خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت


ღ♥ღ

در حسرت دیدار تو ام گفتم تا بدانی / از من تا تو صد سال راه است و جدایی / حال

شب است و غم و تنهایی / افسوس که نیست برایمان هیچ راه وصالی


ღ♥ღ

وفای اشک را نازم که در شبهای تنهایی ، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو

دارم .

ღ♥ღ

باختم در عشق اما باختن تقدیر نیست ، ساختم با درد تنهایی مگر تقدیر چیست ؟

ღ♥ღ

من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه

تنهایی من شاد بمان

ღ♥ღ

نرو تنهام نزار با درد و غم هام / اگه چه دلخوری از خیلی حرفام / به قرآنی که از

سایش گذشتم / به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام

ღ♥ღ

تورا به یاد آن روز ، تورا به یاد گلبرگ های خشک آن روز خشکیده ، تورا به روز اول بار

دیدنت ، تورا به اولین نگاه عاشقانه ، تورا به یاد باران روز نیامده ات ، تورا به تنهایی

روز رفتنت ، تورا به باران روز برگشتنت ، تنهایم مگذار دیگر

ღ♥ღ

آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده !

ღ♥ღ

تو تو عشق من ، امید من بودی / تو میراثی از دل تنگم بودی / تو رفتی و من ماندم و

تنهایی / تو دفتر خاطرات قشنگم بودی

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی ، و چه خوب است دم غفلت آن

زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر

سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی

وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”

ღ♥ღ

در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خود ، چشمهایم را که در آن دریایی از محبت موج

میزند به تو خواهم بخشید ، تا هیچ گاه به پاکی احساسم شک نکنی

ღ♥ღ

غروب غمهایت را به هر قیمتی خریدارم ، اگر همدم شبهای تنهایی من باشی


ღ♥ღ

و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد ، گاه از دو روزنه ی رخسارم ، گاه در

نگاهی پوچ در تاریکی شب هایم ، گاه در باز دمی اندوهناک که با زحمت از قفس آزاد

شده و پایانش خدا را شکر می گویند و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی رسید

مگر ، تنهایی ، تنهایی ، تنهایی

ღ♥ღ

می بینی ای لحظه های خالی از احساس تهی ، می بینی که چه صدای خرد شدن

دست های خزان شده اش در دست های تنهایی کسل آور است و تو را نیز بی رمق

می کند ، آه ، پس او چه گوید ؟


ღ♥ღ

ای کاش تنها یک نفر هم در این دنیا مرا یاری کند ، ای کاش می توانستم با کسی

درد دل کنم تا بگویم که ، من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم تا ابد غم شبهایم را

، تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را ، قانون دنیا تنهایی من است و تنهایی من

قانون عشق است و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست


ღ♥ღ

اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شد بدون کار خدا بوده ! اگه بی محابا دلها از دستها

بهم گره خورد بدون کار خدا بوده ! اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا

خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده ! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض “تنهایی”

خفه ات کرده شک نکن تنها مرحمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت

گیر آورده

ღ♥ღ

شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار

او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با

غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا

کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد

ღ♥ღ

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ، ساحلم شو غرق گشتم بی تو در

شبهای مستی

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد عظمت دارد و بی نیاز تر است

ღ♥ღ

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم ، با اشک تمام کوچه را تر کردم ، وقتی که

شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم

ღ♥ღ

من آن گلبرگ مغرورم نمیمیرم ز بی آبی / ولی بی دوست میمیرم در این مرداب

تنهایی

ღ♥ღ

وصال در عشق بس چه دارد حیرانی ، من نگویم رسیدم به وصال ، اما دیده ام ناله ی

عاشقی در تنهایی ، گریان سخن می گفت ، می کرد حق حق و بی تابی ، ای

کاش می شد اینگونه عاشق شد

ღ♥ღ

عشق من تو باش ، نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم ، تو باش تا در دنیای

بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی

ღ♥ღ

بلندترین شاخه ی درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهایی ست


ღ♥ღ

کم نامه ی خاموش برایم بفرست / از حرف پرم گوش برایم بفرست / دارم خفه می

شوم در این تنهایی / لطفا کمی آغوش برایم بفرست


ღ♥ღ

شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی تنهایی ما / مانده بر خاک و اسیر

ساحل / ماهی ام ، ماهی دور از دریا


ღ♥ღ

بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم / افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم / بیا مثل

پروانه های غریب نیاز / به مهتاب شب های تنهایی عادت کنیم

ღ♥ღ

عشق زاییده ی تنهایی است و تنهایی نیز زاییده ی عشق

ღ♥ღ

آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده

ღ♥ღ

کسی که در آغوش غم بزرگ شده ، تنهایی بهترین همدم اوست

ღ♥ღ

شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند ، بی رحم ، بیا رحم به تنهایی من کن

ღ♥ღ

دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت

، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ، جدایی سخت است نه به تلخی تنهایی


ღ♥ღ

هر قطره اشک نشان دل شکستگی است ، هر سکوت نشان تنهایی است ، هر

لبخند نشان مهربانی است ، هر پیام نشانی از دل تنگی من برای تو است

ღ♥ღ

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت تنهایی م را حس نکرد ، در میان خنده های

تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد

ღ♥ღ

تحمل تنهایی بهتر از گدایی محبت است

ღ♥ღ

درد غریبیست تنهایی و بی کسی ، امان از دلی که دلبر ندارد


دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای / از دل ما چه به جا مانده که باز آمده ای ؟

تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ

فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ . . .

.

.

.


قاصد که ازو به من خبر هیچ نگفت

گفتم که: تو را یار مگر هیچ نگفت؟

گفتا که: چرا، بگفتم آن گفته بگو

آهی به لب آورد و دگر هیچ نگفت . . .

.

.

.

گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست

آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .

.

.

.

از خرابی می گذشتم، منزلم آمد به یاد

دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد . . .

.

.

.

دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا

از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا . . .

.

.

.

گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد

در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد . . .

.

.

.

ناصحا، بیهوده میگویی که دل بردار از او ، من به فرمان دلم، کی دل به فرمان من است ؟

.

.

.

گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم

(عطار)

.

.

.

سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید / بس که خون جگر از دیده روان است مرا . . .

.

.

.

عشق من با خم ابروی تو امروزی نیست / دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم . . .

(حافظ)

حاصلم درد دل است از دل بی حاصل خویش / به که گویم من دلسوخته درد دل خویش . . .

.

.

.

دلی بستم به آن عهدی که بستی / تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .

.

.

.

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت . . .

.

.

.

دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را . . .

.

.

.

گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .

.

.

.

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است . . .

.

.

.

هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت . . .

.

.

.

گفتم چشمم، گفت به راهش می دار

گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار

گفتم که دلم، گفت چه داری در دل

گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار . . .

.

.

.

از بس که شکسته، باز بستم توبه

فریاد همی کند ز دستم توبه

دیروز بتوبه ای شکستم ساغر

و امروز بساغری شکستم، توبه . . .

.

.

.

خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز

آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا

نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر

ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .

.

.

.

یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب

ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را . . .

دوستت دارم

در غوغای زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم ، تاوان آن هر چه باشد ، باشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستت دارم؛
این تعارف نیست
زندگی ِ من است!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفتی دوستت دارم

و من به خیابان رفتم !

فضای اتاق برای پرواز کافی نبود ....

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بگذار بگریزند
لحظه ها را می گویم

پروانه ها را
مخواه که آنان را بگیری
مخواه که آنان را نگه داری
که هر چه که هست جاودانه نیست
اگر نمی رفتی
نمی دانستم که دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افسوس ....باید به "دوستت دارم"‏ هایت هم نمک می‏بستم تا کسی چشمش نزن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


به تکرار غریبانه ترین جمله قرن!

و

به توان ابدیت!

دوستت دارم...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دیوانه نمی گوید دوستت دارم

دیوانه می رود تمام دوست داشتن را

به هر جان کندنی

جمع می کند از هر دری

می زند زیر بغل

می ریزد پای کسی که

قرار نیست بفهمد دوستش دارد...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


سرانجام

آن کـــس به خاک می‌افتد

که زودتر می‌گوید

دوستت دارم ....

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برای بدست آوردنت نمی جنگم !

به تکّدی قلبت هم نمی آیم !

دوستت دارم ،

فارغ از داشتنت ....

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


من نمی توانم بهت ثابت کنم دوستت دارم

زمان این کار را خواهد کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستت می دارم!
چونان بلوطی که زخم ِ یادگار ِ عشقی برباد رفته را!
ستاره ای که شب را
برای چشمک زدن!
و پرنده ای اسیر
که پرنده ی آزادی را!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی ، دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی

دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی ، دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی

دوستت دارم چون به یک نگاه ، عشق منی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می توان پر کرد

فاصله هایی بلــــــــــند را

با یک پیام ساده و کوتاه...

کافیست بنویسی : دوستت دارم...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستت دارم نه در هوس / دوستت دارم نه در قفس

دوستت دارم تا آخرین نفس . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اگر مجبور باشم انتخاب کنم بین دوست داشتنت یا نفس کشیدن؛ از آخرین نفسم استفاده می کنم تا بهت بگویم دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


در میان هزاران کلمه تو را می یابم
تو را آرام و آهسته می بویم
و دوباره میان آنها پنهانت می کنم
تا ندانی که هنوز دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


راه های به تو رسیدن

محدود است اما من...

به اندازه ی تمام راه های

نرسیدن به قلبت،

دوستت دارم!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیشتر از دیروز،کمتر از فردا،بیشتر از خودم کمتر از خدا،بیشتر از خورشید و عمیقتر از دریا به یادتم و دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به بزرگترين عشق در کوتاه ترين جمله ي ممکن به روي لطيف ترين گل سرخ يراي تو بهترين ... دنيام مي نويسم دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تو می دانی که حتما ، دوستت دارم

نه سرپایی ، که قطعا ،دوستت دارم

سند هرگز نخوردستی دل من

بخر با عشق که نقدا دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بی بهانه که دوستت دارم

ناشیانه که دوستت دارم

من که لمست نکرده ام ،اما

می زنم حدس بعد یک کاما

بوسه های تو خاصیت دارد

دل برایت اهمیت دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی؟

وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم

وقتی صدایی می اید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم

چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


غریبانه در سکوت سهمگین نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم تا با هر ضربانش بگویم دوستت دارم ، هیچوقت تو و محبتهایت را از یاد نمی برم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تنها این کوه است که اگر به او بگویی دوستت دارم ، او نیز بلند فریاد میزند : دوستت دارم دارم دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت ، می زیستم تا بدانی چقدر دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باهات میام نفس نفس / تو آسمان توی قفس / از اول تا آخرش / دوستت دارم همین و بس

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غریبانه در سکوت سهمگین نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم تا با هر ضربانش بگویم دوستت دارم ، هیچوقت تو و محبتهایت را از یاد نمی برم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


خواستم از عشق برات بگم گفتم می دونی ، خواستم از غم برات بگم گفتم می دونی ، حالا از ته قلبم می گم دوستت دارم چون نمی دونی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زندگی را اشکی بیش نمی دانم ، پس بگذار با اشک چشمانم بنویسم دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق نمی پرسه تو کی هستی ؟ عشق فقط میگه : تو ماله منی ، عشق نمی پرسه تو اهل کجایی ؟ فقط میگه : توی قلب من زندگی می کنی ، عشق نمی پرسه چه کار میکنی ؟ فقط میگه : باعث میشی قلب من به ضربان بیفته ، عشق نمی پرسه چرا دور هستی ؟ فقط میگه همیشه با منی ، عشق نمی پرسه دوستم داری ؟ فقط میگه : دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه برای شخصیتی که من هنگام با تو بودن پیدا می کنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مرا صد باز اگر از خود برانی دوستت دارم / به زندان جفایت گر کشانی دوستت دارم / به پیش خلق گر نتوان حدیث عاشقی گفتن / درون سینه ی تنگم نهانی دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخوام روی حرفم هنوز ایستاده باشم / بذا دوستت دارم رو هزار بار گفته باشم / بخوای تا قیامت می گم دوستت دارم رو / بهونه ای نمی خوام به دستت داده باشم / ما که گفتیم هزار بار تو یک بار هم نگفتی / ولی نزدیکه اون روز که به دامم بیفتی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن کس که می گفت دوستم دارد ، عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد ، رهگذری بود که روی برگ های خشک پاییزی راه می رفت ، صدای خش خش برگ ها همان آوازی بود که من گمان می کردم میگوید : دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به امید چتر فردایت خیس بارانم ، از طلوع عشق تا غروب سرنوشت دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


قشنگترین نگاهم را برایت کنار گذاشتم تا بدانی با تمام وجود دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من آنقدر دوستت دارم که اگر از پریشانی یک لحظه دوست داشتنم آگاه بودی ، تمام لحظه های عمرت برایم می گریستی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اگر با آتش عشقت مرا بسوزانی باز هم با خاکسترش خواهم نوشت دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قارقار خبردار ، دلم شده بی قرار / دلمو نبر اینجوری ، دوستت دارم بدجوری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در را باز کن خبری دارم ، قلبم را بشکاف نامه ای دارم ، نامه را باز کن ، دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به اندازه تمام بی وفایی های دنیا دوستت دارم ، چون بی وفایی های دنیا تمومی نداره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اندازه یک کامیون زنبور عسل دوستت دارم ، اگر جرات داری برو بشمارشون

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از چهار راه قلبم عبور کردی و هیچ به چراغ قلبم توجه نکردی ، اما بدان پلیس قلبم تو را تعقیب خواهد کرد و برگه ی دوستت دارم را زیر برف پاکن های دلت خواهد گذاشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


قسم به شراب که رنگ خون است ، قسم به خون که رنگ قلبه ، قسم به قلب که جایگاه توست دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، بی پروا بخوان چون از خود نوشتم ، نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم و از دل بخوان چون با دل نوشتم دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل ، از ته دل دوستت دارم بدون دلیل

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستت دارم نه به این خاطر که دوستم بداری ، بدین خاطر که لایق دوست داشتنی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای کاش کودک بودم تا احساست کنم ، ای کاش باران بودم تا غبار را از دلت دور کنم ، ای کاش تار بودم تا ساز مورد علاقه ات را بنوازم ، اما افسوس که نه کودکم نه بارانم نه تارم ، اما عاشقانه و صادقانه هستم و دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


میدونی چقدر دوستت دارم ؟

۱دونه !

ولی مردونه !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای کاش می دانستی چقدر دوستت دارم ، چندیست بیمار وفایت شده ام ، در بستر غم چشم براهت شده ام ، این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی ، که من فدایت شده ام ، پس از مرگم بیا زیبا نگارم ، بیا با جمع دوستان بر مزارم ، سرت خم کن ببوس سنگ مزارم ، که من در زیر خاک هم چشم انتظارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستت ندارم به اندازه اقیانوس، چون یه روز تموم می شه.

دوستت ندارم به اندازه خورشید، چون غروب می کنه.

دوستت دارم به اندازه روت که هیچوقت کم نمی شه

عاشقانه

 

بزرگترین آرزوی من کوچک ترین نگاه توست
بزرگترین غم من آخرین نگاه توست
.
.
.
.
درون سینه ام صد آرزو مرد
گل صد آرزو نشکفته پژمرد
دلم بی روی او دریای درد است
همین دریا مرا در خود فرو برد

.
.
.
.
تو را آرزو نخواهم کرد ، هیچ وقت
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی ، با دل خود ، نه با آرزوی من

.
آرزویم این است :
نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه
.
.
.
.


دو دست گرم تو شفای مرگ من است
لبان مست تو شکوه قلب من است
کجا روم و به که گویم که یک لحظه
خنده تو تمام آرزوی من است

.
.
.
.
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم

.
.
.
.
صفایى بود دیشب با خیالت خلوت من را
ولى من باز پنهانى تو را آرزو کردم

.
.
.
.
هیج وقت آرزو نکن دنیا مال تو باشه
آرزو کن کسی که دنیای توست مال کسی نباشه

.
.
.
.
آرزو می کنم هیچ راه نجاتی نداشته باشی وقتی غرق خوشبختی هستی
.
.
.
.
آرزوی قشنگی ست ، داشتن ردپای تو کنار ردپای من
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
هنوز اما نه برف آمده و نه تو

.
.
.
.
میگن شبا ، فرشته ها از آرزوی آدما ، قصه میگن واسه خدا
خدا کنه همین حالا رویای تو گفته بشه پیش خدا

دوستت دارم

 

عزيزم ،امروز قاصدک عشقمو برات فرستادم . واست دعا کردم .
بعد بغضم گرفت و به ياد گذشته ها و خاطرات خوشی که با هم داشتیم اشک ریختم،

زودی بغضمو قورت دادم و دوباره به زندگی لبخند زدم عزیزم بفهم من خیلی دوستت دارم ،

عزیزم سال نو داره میاد حداقل کاش میتونستم بهت سال نو رو تبریک بگم، کاش ...... عزیز دلم خیلی دوستت دارم

 

باور کن!
هیچ ستاره ای قبل از آسمان متولد نشده
نخ بادبادک نگاهت را پایین بیاور ...
به من نگاه کن
من اندازه ی همین آسمان برهنه دوستت دارم

...و.....و ....شاید كمی بیشتر از آن

نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم


با تو از رمز طلسم قصه سر در میارم

لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزه اس

شب میترسه از خودش وقتی میگم 

دوستت دارم

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد.. .بیدار باش... من با سبدی پر از بوسه می آیم... و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم... تا بدانی ای خوبم  

دوستت دارم

دوستم داری

دوستت دارم

نمی گویم

نمی گویــی

نمی دانــم

تــا کی غرور باید آشنای چــشم های بی قرارمان باشد ؟

ده بودم........ دارم!به اشتباه جای تو ی صمیمانه را با شما ی مودبانه عوض کردم ،

به زبان گفتم چقدر شما زیبا هستید...

ولی در دل گفتم چقدر تو را دوستت دارم

 

بزرگ راهای مهندسی ساز

ما را به هم نمی رسانند

عشق با قوانین بیگانه است

از بیراهه ها بیا

برای دیدن كسی كه

عمریست دوستت دارد!!!

 

چشمان من منتظر طلوع چشمانت است

بیدار شو تا این چشمانم برای ذوقی که سالها منتظر بود جشن شادی بر پا کند

و بگوید: دوستت دارد

 


به اندازه چای داغ شب های امتحان دوستت دارم،

اما.....

اضطراب نمی گذارد ،

نه گرمایت را حس كنم ،

نه آرامشت را

 

 

دوستت دارم


شاهدی ندارم

جز

کوچه پس کوچه های خلوتِ

دل!

 

دستمالی بیاور

هیچ می دانستی مهربانی ام دارد خاک می خورد؟

یا هیچ می دانستی دوستت که دارم زیباتری؟

 

گاهی چه اصرار بیهوده ایست اثبات دوست داشتنمان
چرا که دوست تر دارندمان وقتی دوستشان نداریم.

 

همه چیز از جایی شروع شد

که گفتی دوستت دارم

گاهی برای یک عمر بلاتکلیفی

بهانه ای کافیست!

 

بک قطره از اشكمو تو دریا می ریزم
تا پیدا شدنش

دستت دارم

 

در خیال من بمان ، اما خودت برو .

آنکه در رویای من است مرا دوست دارد ، نه تو

 

اندیشه ات را با که می پرورانی؟؟!

خوش به حالش...

اما مرا همین بس که

دستت دارم

 

آری آغاز دوست داشتن است

گر چه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

كه همین دوست داشتن زیباست

تنهایی

 

آفرین باد بر مرگ ، آفرین باد بر مرگ که با دست های سیاهش تو را خواهد کشت :

تنهایی


ღ♥ღ

دست بر شانه هایم میزنی تا تنهایی م را بتکانی ، به چه می اندیشی ؟ تکاندن

برف از روی شانه آدم برفی

ღ♥ღ

بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ، به هوای هوسی

هم که شده ، سرکی می کشد و می گذرد

ღ♥ღ

به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ، بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی

است


ღ♥ღ

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

، خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت


ღ♥ღ

در حسرت دیدار تو ام گفتم تا بدانی / از من تا تو صد سال راه است و جدایی / حال

شب است و غم و تنهایی / افسوس که نیست برایمان هیچ راه وصالی


ღ♥ღ

وفای اشک را نازم که در شبهای تنهایی ، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو

دارم .

ღ♥ღ

باختم در عشق اما باختن تقدیر نیست ، ساختم با درد تنهایی مگر تقدیر چیست ؟

ღ♥ღ

من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه

تنهایی من شاد بمان

ღ♥ღ

نرو تنهام نزار با درد و غم هام / اگه چه دلخوری از خیلی حرفام / به قرآنی که از

سایش گذشتم / به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام

ღ♥ღ

تورا به یاد آن روز ، تورا به یاد گلبرگ های خشک آن روز خشکیده ، تورا به روز اول بار

دیدنت ، تورا به اولین نگاه عاشقانه ، تورا به یاد باران روز نیامده ات ، تورا به تنهایی

روز رفتنت ، تورا به باران روز برگشتنت ، تنهایم مگذار دیگر

ღ♥ღ

آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده !

ღ♥ღ

تو تو عشق من ، امید من بودی / تو میراثی از دل تنگم بودی / تو رفتی و من ماندم و

تنهایی / تو دفتر خاطرات قشنگم بودی

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی ، و چه خوب است دم غفلت آن

زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر

سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی

وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”

ღ♥ღ

در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خود ، چشمهایم را که در آن دریایی از محبت موج

میزند به تو خواهم بخشید ، تا هیچ گاه به پاکی احساسم شک نکنی

ღ♥ღ

غروب غمهایت را به هر قیمتی خریدارم ، اگر همدم شبهای تنهایی من باشی


ღ♥ღ

و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد ، گاه از دو روزنه ی رخسارم ، گاه در

نگاهی پوچ در تاریکی شب هایم ، گاه در باز دمی اندوهناک که با زحمت از قفس آزاد

شده و پایانش خدا را شکر می گویند و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی رسید

مگر ، تنهایی ، تنهایی ، تنهایی

ღ♥ღ

می بینی ای لحظه های خالی از احساس تهی ، می بینی که چه صدای خرد شدن

دست های خزان شده اش در دست های تنهایی کسل آور است و تو را نیز بی رمق

می کند ، آه ، پس او چه گوید ؟


ღ♥ღ

ای کاش تنها یک نفر هم در این دنیا مرا یاری کند ، ای کاش می توانستم با کسی

درد دل کنم تا بگویم که ، من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم تا ابد غم شبهایم را

، تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را ، قانون دنیا تنهایی من است و تنهایی من

قانون عشق است و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست


ღ♥ღ

اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شد بدون کار خدا بوده ! اگه بی محابا دلها از دستها

بهم گره خورد بدون کار خدا بوده ! اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا

خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده ! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض “تنهایی”

خفه ات کرده شک نکن تنها مرحمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت

گیر آورده

ღ♥ღ

شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار

او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با

غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا

کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد

ღ♥ღ

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ، ساحلم شو غرق گشتم بی تو در

شبهای مستی

ღ♥ღ

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می

خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان

ღ♥ღ

هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد عظمت دارد و بی نیاز تر است

ღ♥ღ

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم ، با اشک تمام کوچه را تر کردم ، وقتی که

شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم

ღ♥ღ

من آن گلبرگ مغرورم نمیمیرم ز بی آبی / ولی بی دوست میمیرم در این مرداب

تنهایی

ღ♥ღ

وصال در عشق بس چه دارد حیرانی ، من نگویم رسیدم به وصال ، اما دیده ام ناله ی

عاشقی در تنهایی ، گریان سخن می گفت ، می کرد حق حق و بی تابی ، ای

کاش می شد اینگونه عاشق شد

ღ♥ღ

عشق من تو باش ، نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم ، تو باش تا در دنیای

بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی

ღ♥ღ

بلندترین شاخه ی درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهایی ست


ღ♥ღ

کم نامه ی خاموش برایم بفرست / از حرف پرم گوش برایم بفرست / دارم خفه می

شوم در این تنهایی / لطفا کمی آغوش برایم بفرست


ღ♥ღ

شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی تنهایی ما / مانده بر خاک و اسیر

ساحل / ماهی ام ، ماهی دور از دریا


ღ♥ღ

بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم / افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم / بیا مثل

پروانه های غریب نیاز / به مهتاب شب های تنهایی عادت کنیم

ღ♥ღ

عشق زاییده ی تنهایی است و تنهایی نیز زاییده ی عشق

ღ♥ღ

آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده

ღ♥ღ

کسی که در آغوش غم بزرگ شده ، تنهایی بهترین همدم اوست

ღ♥ღ

شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند ، بی رحم ، بیا رحم به تنهایی من کن

ღ♥ღ

دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت

، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ، جدایی سخت است نه به تلخی تنهایی


ღ♥ღ

هر قطره اشک نشان دل شکستگی است ، هر سکوت نشان تنهایی است ، هر

لبخند نشان مهربانی است ، هر پیام نشانی از دل تنگی من برای تو است

ღ♥ღ

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت تنهایی م را حس نکرد ، در میان خنده های

تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد

ღ♥ღ

تحمل تنهایی بهتر از گدایی محبت است

ღ♥ღ

درد غریبیست تنهایی و بی کسی ، امان از دلی که دلبر ندارد


دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای / از دل ما چه به جا مانده که باز آمده ای ؟

.

تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ

فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ . . .

.

.

.


قاصد که ازو به من خبر هیچ نگفت

گفتم که: تو را یار مگر هیچ نگفت؟

گفتا که: چرا، بگفتم آن گفته بگو

آهی به لب آورد و دگر هیچ نگفت . . .

.

.

.

گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست

آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .

.

.

.

از خرابی می گذشتم، منزلم آمد به یاد

دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد . . .

.

.

.

دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا

از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا . . .

.

.

.

گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد

در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد . . .

.

.

.

ناصحا، بیهوده میگویی که دل بردار از او ، من به فرمان دلم، کی دل به فرمان من است ؟

.

.

.

گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم

(عطار)

.

.

.

سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید / بس که خون جگر از دیده روان است مرا . . .

.

.

.

عشق من با خم ابروی تو امروزی نیست / دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم . . .

(حافظ)

حاصلم درد دل است از دل بی حاصل خویش / به که گویم من دلسوخته درد دل خویش . . .

.

.

.

دلی بستم به آن عهدی که بستی / تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .

.

.

.

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت . . .

.

.

.

دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را . . .

.

.

.

گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .

.

.

.

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است . . .

.

.

.

هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت . . .

.

.

.

گفتم چشمم، گفت به راهش می دار

گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار

گفتم که دلم، گفت چه داری در دل

گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار . . .

.

.

.

از بس که شکسته، باز بستم توبه

فریاد همی کند ز دستم توبه

دیروز بتوبه ای شکستم ساغر

و امروز بساغری شکستم، توبه . . .

.

.

.

خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز

آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا

نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر

ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .

.

.

.

یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب

ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را . . .

.

.

.

گفتمش: زیباترین لبخند چیست؟

گفت: لبخندی که عشق سربلند

وقت مردن بر لب مردان نشاند . . .

عاشقانه

كاش مي شد بارديگر سرنوشت از سر نوشت كاش مي شد هر چه هست بر دفتر خوبي نوشت كاش مي شد از قلمهايي كه بر عالم رواست با محبت, با وفا, با مهربانيها نوشت كاش مي شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان زندگاني بي غلط حتي نوشت كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود كاين همه اي كاشها بر دفتر دلها نوشت

شب را دوست دارم! چون ديگر رهگذري از كوچه پس كو چه هاي شهرم نمي گذرد تا سر گرداني مرا ببيند . چون انتها را نمي بينم .تا براي رسيدن به آن اشتياقي نداشته باشم شب را دوست دارم چون ديگر هيچ عابري از دور اشك هاي يخ زده ام را در گوشه ي چشمان بي فروغم نمي بيند شب را دوست دارم : چرا كه اولين بار تو را در شب يافتم از شب مي ترسم : تو را در شب از دست دادم. از شب متنفرم ، به اندازه ي تمام عشق هاي دروغين با آفتاب قهرم چرا شبها به ديدارم نمي آيد؟


 

                   

شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم

                                        خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

 خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم

                                         در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

  و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

                                        و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

  چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟

                                        چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

  خداحافظ ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی

                                        خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی

خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم

                                        خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی 

                    

عاشقانه

 

اي كاش كودك بودم ،تا بزرگ ترين شيطنت زندگيم نقاشي روي ديوار بود. اي كاش كودك بودم ، تا از ته دل مي خنديدم، نه اينكه مجبور باشم همواره تبسمي تلخ بر لب داشته باشم. اي كاش كودك بودم ، تا در اوج ناراحتي و درد با يك بوسه تو، همه چيز را فراموش مي كردم

با سيم ناز مژهات یک عمر گيتار ميزنم/نگاهتو كوك نكني من خودمو دار ميزنم/چشمات  اگه رو پنجره طرح ستاره نزنن/دست خودم نيست دلمو به درو ديوار ميزنم


                                   
دو دست گرم تو شفای مرگ من است / لبان مست تو شکوه قلب من است / کجا روم به کی گویم که یک لحظه / خنده ی تو تمام آرزوی من است

عاشقانه

 

در کوچه های سرد و نمناک شهر

گام هایم را مغرورانه بر پوسته ی تاریک شب می نهادم .

صدای جغد های شوم و ناله های بی کسی گوش هایم را می خراشید.

حضور اشباهی را در لابه لای سنگ فرش ها و

انتهای تاریک و غمبار هر کوچه مرا سخت آزرده می ساخت.

نفس هایم سخت شده بود .

قلبم به آرامیِ قدم هایم فانو سش را به صدا وا می داشت .

نمی دانستم در این نا کجا آباد تنهایی به کدامین امید چنگ زنم.

به عقل و منطق و فلسفه؟!!

در زمانه ای که شیری خردمند اسیر هوس های خرگوشِ بازیگوشی خواهد شد و

منطق سلطانیِ خود را در بازیهای کودکانه ی ایام به حراج می گزارد!!

یا به عشق و عاشقی؟!!

لفظی که در کوچه های چشمک و عشوه و ناز به قرانی بیش نمی ارزد

و خروار خروارش را فریب بر دوش می کشد.

نمی دانم

نمی دانم ...

اما به امید شکوفه ی کوچک لب قرمزی که فردا صبح به خورشید سلام می کند

دستور تپیدن را برای قلبم صادر خواهم کرد


بيا با من دلم تنها ترين است/ نگاهت در دلم شور آفرين است/ مرا مستي دهد جام لبانت/ شراب بوسه ات گيرا ترين است/ ز يك ديدار پي بردي به حالم/ عجب درمن نگاهت نكته بين است/ سخن از عشق ومستي گوي با من/ سخن هايت برايم دلنشين است/ مرا در شعله ي عشقت بسوزان/ كه رسم دوستداريها همين است/ نشان عشق را در چشم تو خواندم/ دلم چون كويي آيينه بين است/ به من لطف گل مهتاب دادي/ تنت با عطر گلها همنشين است/ دوست را هم تو باش آغاز وپايان/ كه عشق اولي وآخرينست

چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش



   وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است                                                  

عاشقانه

من آن روز را انتظار می کشم

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت./روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری ست./روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایست و قلب  برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است/تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف ؛ زندگیست/تا من بخاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم...
روزی که تو بیایی ؛ برای همیشه بیایی /و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوتر هایمان دانه بریزیم.../و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی  که دیگر نباشم.

میخوام بنویسم برای شکستن دل یک لحظه کافیه اما برای بدست اوردن آن شاید هیچوقت فرصت پیدا نکنی . میشه مثل اشک از چشمات بندازی اما نمی توانی جلوی اشکهاتو که با رفتن بعضی ها از چشمات جاری میشه را بگیری. همیشه غمگین ترین و رنج آورترین لحظه ادم توسط همان کسی ساخته میشه که شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین لحظه را برای آدم بوجود آورده


                   
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است

زندگی را باید زیبا دید

گذشت را می توان در مورد آدمها به کار گرفت اما باید دانست این درس از آن آدمهاست نه کشورها ، سکوت در مقابل وحشی گری دشمن هیچگاه درست نیست . ارد بزرگ

«کارما» گواه جاودان آزادی انسان است اندیشه‌‌ها و گفتار و کردارمان تارهای پیله‌ای است که پیرامون خود می‌‌تنیم . سوامی ویو کاناندا

دانای فرزانه بی‌آنکه گام سپارد، می‌داند بی‌آنکه بنگرد، می‌بیند بی‌عمل، سامان می‌دهد . لائو تسه

نرمدلی و نرمش منش آدمی است و سنگدلی و سختسری منش اهریمن.  ارد بزرگ

بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند . امیل زولا

دو اشتباه بسیار بزرگ یکی این است که قبل از موعد اقدام به عمل کنیم و دیگری این است که فرصت مناسب را از دست بدهیم . کوئیلو

فروتنی در برابر گردنکشان اشتباهی بزرگ است . چرا که این کار آنها را گستاختر و بی پرواتر می نماید . ارد بزرگ
آنکه کارهایم به دست اوست، یار وفادار من است، از هر تعلق و دلبستگی بری است و به هر موجودی مهر می ورزد. او به سویم می آید . اگاواد گتیا

شادم که در شرار تو می سوزم شادم که در خیال تو می گریم
شادم که بعد وصل تو باز اینسان در عشق بی زوال تو می گریم
پنداشتی که چون ز تو بگسستم دیگر مرا خیال تو در سر نیست
اما چه گویمت که جز این آتش بر جان من شراره دیگر نیست
شب ها چو در کنار نخلستان کارون ز رنج خود به خروش آید
فریادهای حسرت من گویی از موج های خسته به گوش آید
شب لحظه ای به ساحل او بنشین تا رنج آشکار مرا بینی
شب لحظه ای به سایه خود بنگر تا روح بیقرار مرا بینی
من با لبان سرد نسیم صبح سر می کنم ترانه برای تو
من آن ستاره ام که درخشانم هر شب در آسمان سرای تو
غم نیست گر کشیده حصاری سخت بین من و تو پیکر صحراها
من آن کبوترم که به تنهایی پر می کشم به پهنه دریاها
شادم که همچو شاخه خشکی باز در شعله های قهر تو می سوزم
گویی هنوز آن تن تب دارم کز آفتاب شهر تو می سوزم
در دل چگونه یاد تو می میرد یاد تو یاد عشق نخستین است
یاد تو آن خزان دل انگیزیست کاو را هزار جلوه ی رنگین است
بگذار زاهدان سیه دامن رسوای کوی و انجمنم خوانند
نام مرا به ننگ بیالایند اینان که آفریده شیطانند
اما من آن شکوفه اندوهم کز شاخه های یاد تو می رویم
شبها تو را به گوشه تنهایی در یاد آشنای تو می جویم

بهترین احساس زمانی به من دست می دهد که به من سلام می کنی یا لبخندی میزنی حتی اگر برای ثانیه ایی، چرا که می فهمم یرای لحظه ای به ذهنت خطور کرده ام

                   

عشق

زن شاهکار خلقت است . برنارد شاو

زیباترین خوی زن ، نجابت اوست . ارد بزرگ

در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل . مالرب

انتقام شیرین است مخصوصا برای زنان . بایرون

تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است . امرسون

زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست . آناتول فرانس

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟ . ناپلئون

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت. برنارد شاو

نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . آرتور شوپنهاور

به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن ! . فردریش نیچه

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان . رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌. لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند. کونته ورسیه

شور زندگی ترانه ای است که عشق می سراید

 شور زندگی همان عشق است که به حرکت در آمده است

 عشق و شور زندگی هنگامی نصیب تان می شود که آتش عشق را گرامی بدارید

 و بیاموزید که همواره آن را روشن و فروزان نگه دارید .


هچوقت تمام نکن وقتی هنوز میخواهی بجنگی

هیچوقت مایوس نشو  وقتی هنوز میخواهی بدستش بیاوری

هیچوقت به کسی نگو دوستت ندارم وقتی نمی توانی ازش دل بکنی                   

دیگر به خلوت لحظه هایم عاشقانه قدم نمی گذاری

 

دیگر به خلوت لحظه هایم عاشقانه قدم نمی گذاری

دیگر آمدنت آنقدر در خیالم گنگ است که نمی بینمت

سنگینی نگاهت را مدت هاست که حس نکرده ام

من مهبوت مانده ام که این همه زمان را چگونه صبورانه گذرانده یی

واژه ها پر کرده ام من نگاه ملتمسم را در این که شاید دیگر زبانم از گفتن جملات

هراسیده است و دست هایم بیش از هر زمان دیگر نام تو را قلم میزنند

و در این سایه سار خیال با زیبا ترین رنگ ها چشمهایت را به تصویر می کشم

به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو


فقط کسی معنی دلتنگی را درک می کند

 که طعم وابستگی را چشیده باشد ،

پس هیچوقت به کسی وابسته نشو

که سرانجام آن وابستگی دلتنگیست 

 

گه مي خواي فراموشم کني تو بذار دوباره من ببينمت

برایی آخرين بار توي آغوش بذار بگيرمت

اگه هنوزم مي شنوي تو اين صدا را

بيا بر گرد و ببين اين قلب ما را

که ديگه غبار غم رو دل نشسته

بيا پاک کن اين همه گرد و غبارا

کوچه بي تو بي عبوره کوچه چه سوتو کوره

کوچه بي تو بي عبوره اين کوچه چه سوتو کوره

يادته گفتي چقدر غمگين مي خوانی  تو بزن شاد بزن تو هم میتوانی

حالا اين جا غمو با شادي میخوانم تا بگم بي تو من نه شاد نمیمانم

کوچه بي تو بي عبوره کوچه چه

کوچه بي تو بي عبوره اين کوچه چه سوتو کوره

چقدر سخته یکی بهت بگه گل باش بچینمت! بعد یه عمر بهت بگه برو نمیخوام ببینمت

 

مرا به دار آویختند تا نامت را از یاد ببرم اما چه ساده اند این ساده اندیشان که نمیدانند نام
تو حک شده ی قلب من است

 

وقتی چترت خداست بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد

 

ای اس ام اس برو پیش اونی که دارم بهش فکر می کنم . . . یه دونه بزن تو سرش برگرد
بیا با هم بهش بخندیم

 

 

خدایا حكمت قدمهایی را كه برایم بر میداری آشكار كن تا درهایی را كه به سویم
میگشایی ندانسته نبندم و درهاییكه به رویم میبندی به اصرار نگشایم

 

 

دوستی شوخی سرد آدمهاست ...بازی شیرین گرگم به هواست... واسه كشتن غرور من و تو ...
دوستی توطئه ثانیه هاس

 

کسی که تو رو داره غم نداره ، غم بشینه رو دل کسی که تو رو دوست نداره

 

ما بخار شيشه ايم نازمون كني اشكمون درمياد چه برسه فراموشمون كنی

 

 

تو مغازه ي قلبم تنها گلي هستي که روش نوشتم دست نزنيد ، فروشي نيست

 

میدونی محبت یعنی چی ؟ م = من ح= حالا ب= به یاد ت = توام

 

هميشه وقتي مهموني ها تموم ميشه، حس غريبي دارم… چه برسه به اين دفعه که مهموني
خدا داره تموم ميشه

 

میدونی LOVE یعنی چی ؟
L = لنگه تو پیدا نمی شه
O = عمرمی
V = وجودمی
E =اِوا ، اس ام اس رو اشتباه فرستادم

 

 

اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم اگر از دست من در خلوت خود گریه كردی اگر بد كردم و هرگز به روی خود نیاوردی اگر زخمی كشیدی تو گاهی از زبان من اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من... گناهم را ببخش .... حلالم کن و بعد دعایم کن


 

مدام گفتی خیالت تخت من وفادارم؛ و من چه ساده لوحانه خیالم را تختی کردم برای عشق
بازی تو با دیگری

 

دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور می ترسم

 

کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت....... دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت

 

 

جیگرتو گاز گاز ! لپتو ماچ ماچ ! لبتو میک میک ! چشماتو آخ آخ ! دیوونتم وای وای ! به
خودت نگیر بای بای

 

زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلب ها گرامی تر از آن هستند که بشکنند
فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم

 

 

چشماتو واسه زندگی میخوام دلتو واسه عاشقی. صداتو واسه شادابی دستاتو واسه نوازش.
پاهاتو واسه همراهی عطرتو واسه مستی. و خودتو واسه خود خود خود خودم

 

رفاقت ايستادن زير باران و با هم خيس شدن نيست ،رفاقت آن است كه يكي براي ديگري
چتر شود و ديگري نفهمد كه چرا خيس نشد

 

چقدر پدال دوچرخه دونفره دوستیمون سفت شده ! حالا یا من خسته شدم یا شیب زیاد شده
یا شایدم تو دیگه رکاب نمیزنی


 

خداوندا رفیقم را تو یاری کن پناهش باش و درحقش توکاری کن، الهی هرچه میخواهد نصیبش
کن ، خدایا بر لبش لبخند جاری کن

 

به یاد هم بودن قشنگ ترین هدیه ایست که نیاز به با هم بودن نداره

 

 

یادت ای دوست بخیر. بهترینم خوبی؟ خبری نیست ز تو. روزگارت شیرین. دل من میخواهد. که بدانی بی تو. دلم اندازه دنیا تنگ است

 

 

یارو حس شاعریش گل میکنه به زنش میگه : ای رنگ لبت قرمز / در قلب منی هرگز

 

 

رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم هیچ ساعتی مثل ساعتهايي كه با هم بوديم قشنگ نبود

 

گاهی خدا درها رو میبنده و پنجره ها و هم قفل میکنه زیباست که فکر کنی شاید بیرون
طوفان میاد خدا خواسته ازت محافظت کنه

 

 

اگه دیدی کویرم / بیایی جون میگیرم / اگه دیدی بهارم / تو قلبم تو رو دارم


اتل متل. اتل متل ستاره، گلم دوسم نداره. نه اس ام اس نه یک زنگ، دلم شده تنگ

 

اتل متل یه خورشید،کی از دلت منو چید؟ این همه دوری از من کی این روزارو می دید؟

 

 

تو آسمون دنیا ،هر کسی ستاره داره، چرا وقتی نوبت ماست،آسمون جایی نداره ،

 

مي رسد روزي که بي هم مي شويم / يک به يک از جمع هم کم ميشويم / مي رسد روزي که ما در
خاطرات / موجب خنديدن و غم مي شويم / گاه گاهي يادِ ما کن عزيز / مي رسد روزي که بي هم مي شويم

 

 

رسم اين شهر عجيب است بيا برگرديم/ قصد اين قوم فريب است بيا برگرديم/ آنكه يك روز دل به نگاهش داديم/ خنده اش سرد و غريب است بيا برگرديم/ عشق بازيچه شهر است ولي در ده ما/ دختر عشق نجيب است بيا برگرديم...

 

ترک کردن ِ آدمها هم آدابی دارد ! اگر آداب ِ ماندن نمیدانید لااقل درست ترکشان کنید تا تَرَک برندارند

 

 اگر واقعا عاشقش باشی، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .


اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست .

 

من آن گلبرگ مغرورم نمیمیرم ز بی آبی / ولی بی دوست میمیرم در این مرداب "تنهایی"


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کم نامه ی خاموش برایم بفرست / از حرف پرم گوش برایم بفرست

دارم خفه می شوم در این "تنهایی" / لطفا کمی آغوش برایم بفرست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی "تنهایی" ما

مانده بر خاک و اسیر ساحل / ماهی ام ، ماهی دور از دریا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل "تنهایی" مان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرکس به میزانی که "تنهایی" نیاز دارد عظمت دارد و بی نیاز تر است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم ، با اشک تمام کوچه را تر کردم ، وقتی که شکست بغض "تنهایی" من ، وابستگی ام را به تو باور کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وصال در عشق بس چه دارد حیرانی ، من نگویم رسیدم به وصال ، اما دیده ام ناله ی عاشقی در "تنهایی" ، گریان سخن می گفت ، می کرد حق حق و بی تابی ، ای کاش می شد اینگونه عاشق شد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق من تو باش ، نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم ، تو باش تا در دنیای بزرگ "تنهایی" ام تنهاترین باشی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بلندترین شاخه ی درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم "تنهایی" ست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم / افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم
بیا مثل پروانه های غریب نیاز / به مهتاب شب های "تنهایی" عادت کنیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق زاییده ی "تنهایی" است و "تنهایی" نیز زاییده ی عشق

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنگاه که "تنهایی" تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کسی که در آغوش غم بزرگ شده ، "تنهایی" بهترین همدم اوست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند ، بی رحم ، بیا رحم به "تنهایی" من کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت ، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ، جدایی سخت است نه به تلخی "تنهایی"


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر قطره اشک نشان دل شکستگی است ، هر سکوت نشان "تنهایی" است ، هر لبخند نشان مهربانی است ، هر پیام نشانی از دل تنگی من برای تو است


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت "تنهایی" م را حس نکرد ، در میان خنده های تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تحمل "تنهایی" بهتر از گدایی محبت است


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

درد غریبیست "تنهایی" و بی کسی ، امان از دلی که دلبر ندارد

 


ما دل فروشان دل به بازار رفاقت میبریم

هرچه داریم میفروشیم و رفاقت میخریم

.

.

بر لب دریای حسرت کلبه ای دارم قدیمی / از تمام دار دنیا دوستی دارم صمیمی . . .

.

 

.

سلام به نازنینی که دیروز عاشقی مان را بیش از غرورش دوست داشت

و امروز که غرورش را بیش از من دوست دارد . . .

.

.

اگر از خدمتت دورم ز دل شرمندگی دارم

ولیکن از صمیم قلب تو را من دوست دارم

.

.

چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید

چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند !

چگونه بفرستم تپش های قلبم را تا باور کنی تو را هرگز از یاد نمی برم ؟

.

.

فرقی ندارد ، شرق یا غرب ، شمال یا جنوب

من تو را به هر جهت دوست دارم . . .

.

.

مکانی برایت بهتر از دلم ندارم ، تنگی اش را به لطف خودت ببخش . . .

.

.

ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه

گاهی هم پشت دستای تو میمونه ، وقتی گریه میکنی . . .

.

.

هر آنچه خواستم نیامد به دست

چون که بیگانه بودم به این دنیای پست

پی آب بودم کوزه به دست

چون که آب یافتم ، کوزه شکست

ادامه در لینک زیر

.

.

عشق من ، ای آیه ی مکرر آرامش میخواهمت هنوز ، آری هنوز هم دریای آرزو

در این دل شکسته ی من موج می زند ، راهی به دل بجو . . .

.

.

میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما ، قصه میگن واسه خدا

خدا کنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا . . .

.

.

هجوم خواب ها پلک مرا از پا نمی انداخت ، چه شب هایی طلوعت را به جانم منتظر بودم . . .

.

نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد

و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق میگذارم

تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی . . .

.

.

گفتی که ما به درد هم نمی خوریم

اما هرگز نفهمیدی

من تو را برای دردهایم نمی خواستم . . .

.

.

اگر “او” برای “تو” ساخته شده

“من” برای “تو” ویران شده‌ام !

.

.

گوشی اچ تی سی ، آیفن یا نوکیا مدل گوشت کوبی !

چه فرقی می کند وقتی منتظر تماس تو نباشد !

.

.

از این به بعد من از دوست شر نخواهم دید / سفر به خیر تو را من دگر نخواهم دید

دگر برای کسی درد دل نخواهم کرد / دگر ز دست خودم دردسر نخواهم چید . . .

.

.

عشق خالی بودن از معیارهاست / یا گذشتن از کنار سارهاست

عشق آتش بس ندارد جان من / آنکه آتش میزند بر قلبهاست . . .