نی قلعه از شرق کوه گل کوه و سید های الخشان و شمشیر سنگ و یخ بلاغ و از غرب به سنگ سوراخ ناوه باریک ،دبه ششپر، دیبدی و ولسوالی جاغوری و از شمال به قریه باریکی ولسوالی ناهورو از جنوب به دامنه کوه گهواره دشت یغلو قریه زرد الو و مرکز قره باغ ختم میشود
قریه های این محله زیبا را تشکیل میدهند عبارت اند از قریه سعاده ، سر کلان ، ارزو ، ملخی ، بلاقعلی ، سیدخان ، اوته پور ، قول بالا ، قبری ، سیازمین بالا و پایین ، غیغاتوی بالا و پایین ، پیش غار، ارمه ده ، کوشک ، بنگزار ، چمبر، نختاله ، پایجلگه ، المیش ، شیرغه ، ده گلوه ، کوشه ، ده گوهر ،
تعدا خانه های این قریه ها از 5 خانه شروع و به 80 الی 100 خانه ختم میشوند . این محله زیبا دارای 3 لیسه و یک مرکز صحی ( کلینیک ) میباشد
نایقلعه امروز و قلعه نای دیروز برای بسیاری از اهالی ادب و نیز تاریخدانان، نامی آشنا و شناختهشده است
قلعهی «نای» شاید برای بسیاری از اهالی ادب و نیز تاریخدانان، نامی آشنا و شناختهشده باشد، زیرا این نام بارها در اشعار مسعود سعد سلمان، از شاعران متقدم فارسی، بارها آمده و یکی از مشهورترین جایگاههای تاریخی در عصر سلطنت سلسلهی غزنویان است.
در دورهی غزنویان این جا زندان، دیوارهای مستحکم و استواری داشت که نفوذ هر بیگانهای را به درون آن ناممکن میکرد. از این قلعه برای نگهداری زندانیان سیاسی و بهعنوان انبار غنایم جنگی و هدایای سلطنتی شاههای غزنوی استفاده میشد.
قلعهی «نای» براساس ساختار جغرافیایی کنونی ولایت غزنی درولسوالی «قره باغ» این ولایت و در ضلع جنوبی دامنههای گلکوه قرار دارد و امروزه به نام «نای قلعه» مشهور است. دیوارههای نیمهویران این قلعهی باستانی هنوز هم در این منطقه بهچشم میخورد. این قلعه از قلاع مشهور دوران آل ناصر یا سلطنت غزنویها است که در آن زمان، شخصیتهای بزرگی که بهنحوی مخالفت آل ناصر بودند، در این زندان نگهداری میشدند. یکی از این شخصیتها، مسعود سعد سلمان، شاعر پارسیسرای غزنوی است که در دوران سلطان ابراهیم غزنوی میزیست و حدود ۱۰ سال را در این زندان سپری کرد.
شعرهای مسعود سعد سلمان گویای آن است که او بیشترین شعرهایش را با حسرت، تلخکامی، حزن و اندوهی جانکاه در همین زندان سروده است.
قصیدهی مشهور منسوب به او که با این مطلع شروع میشود: «چون نای بینوایم از این نای بینوا / شادی ندید هیچکس از نای بینوا» اشاره به همین زندان قلعهی «نای» یا «نی قلعه» دارد.
عبدالعلی فکوری، مدیرمسوول نشریهی سنایی در غزنی، در اینباره میگوید زندان «نای» یکی از معروفترین زندانهای دورهی غزنویان است که دیوارهایی به بلندی هفت متر داشته و برخی از آنها هنوز پابرجاست. این دیوارها به برجی متعلق بوده است که در آن، کسانی که بهمنظور دیدن این زندان میرفتند وارسی میشدند.
وی می افزاید : این زندان در دل کوه با پلههایی روبه پایین ساخته شده و در آن، اتاقهای مستحکمی در دل سنگها قرار دارد که هر کدام به ارتفاع سه متر و طول ۷ تا ۱۲ متر بوده است.
به گفتهی این فعال فرهنگی و رسانهیی، در این زندان سوراخهایی قرار داشته است که از آن بهمنظور رفت و آمد به سلولها استفاده میشد و این سوراخها هنوز هم به همان صورت اولیه باقیاند.
از قلعهی نای در تاریخ زین الاخبار گردیزی به نام «لای تامان» یاد شده است. همچنین در تاریخ سیستان از آن بهعنوان «لامان» نام برده شده است.
ابوریحان بیرونی نیز نوشته که سلطان مسعود به او هدایایی اعطا کرده که یکی از آنها، یک سنگ سیاه نفیس و ارزشمند متعلق به قلعهی «نای» در نزدیکی غزنه بوده است.
همچنین گفته شده که یکی از هندوهایی که در آن زمان از کارداران قلعهی «نای» بوده، گفته است که هندوها از سنگهای قلعهی «نای» برای ساختن بتکدههای خود استفاده میکنند و این نشان میدهد که سنگهای این منطقه، اهمیت و ارزش خاصی داشته است.
نایقلعه امروز یکی از مراکز اصلی ذخیرهی غنایم، هدایا و سرمایههای سلطنتی دربار غزنویان بوده و از آن بهعنوان یک زندان سیاسی برای نگهداری مخالفان امپراتوری غزنوی استفاده میشده است .